موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Optimum Production of Cellulose NanoCrystal from Cotton Stalk under Acidic Hydrolysis Conditionتولید بهینه نانوکریستال سلولز از ساقه پنبه با استفاده از شرایط هیدرولیز اسیدی1131078010.22092/ijwpr.2015.10780FAمهدیه مازندرانیکارشناس ارشد، صنایع خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانعلی قاسمیاندانشیار، علوم و تکنولوژی خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگاناحمدرضا سرائیاندانشیار، علوم و تکنولوژی خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمهدی مشکوراستادیار، تکنولوژی و مهندسی چوب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانسید رحمان جعفریاستادیار، گروه فناوری تولید سلولز و کاغذ، دانشکده مهندسی انرژی و فناوری های نوین، دانشگاه شهید بهشتی، استان مازندرانJournal Article20140601In the present study, preparation of cotton stalk (Sahel variety) as one of the common agricultural residues was studied through three stages as Soda-AQ chemical pulping, delignification and alkaline treatment, aiming for the production of cellulose nanocrystal. In order to identify the optimum condition for the preparation of cellulose nanocrystal, acidic hydrolysis of the produced alpha-cellulose was done using 64% sulfuric acid, 25, 35 and 45 minute as time and at 35, 45 and 55 degree centigrade as temperature. Atomic Force Microscopy (AFM), X-Ray Diffraction, and Dynamic Light Scattering (DLS) were used to identify the quantitative and qualitative properties of cellulose nanocrystals. AFM micrographs showed that more severe condition of the treatments decreased the thickness of the cellulose nanocrystals. XRD results also demonstrated that the preparation stages of alpha-cellulose as well as acidic hydrolysis treatments much effectively increased the degree of crystallinity. DLS results indicated that 98.7 percent of the produced nanocrystals under the condition of 55 degree centigrade and 45 minute were in the range of 18-95 ηm, whose highest abundance was in the range of 18-39 ηm. Thus, the mentioned condition were determined as the best and optimum condition for the production of cellulose nanocrystal from cotton stalk cellulose.در پژوهش حاضر، آماده سازی ساقه پنبه (رقم ساحل) به عنوان یکی از ضایعات کشاورزی متداول با هدف تهیه نانوکریستال سلولز در سه مرحله ی تهیه خمیر سودا-آنتراکینون، لیگنین زدایی و تیمار قلیایی انجام شد. به منظوره دست یابی به شرایط بهینه تولید نانوکریستال سلولز، هیدرولیز اسیدی آلفاسلولز تهیه شده با استفاده از اسید سولفوریک 64 درصد و با دو پارامتر متغیر زمان 25، 35 و 45 دقیقه و دما 35، 45 و 55 درجه سانتی گراد انجام شد. جهت شناسایی ویژگی های کمی و کیفی نانوکریستال های سلولز از میکروسکوپ نیروی اتمی، آنالیز پراش پرتو ایکس و آنالیز پراکندگی نور دینامیکی استفاده شد. نتایج حاصل بر اساس تصاویر میکروسکوپ نیروی اتمی نشان داد که، شرایط شدیدتر تیمار موجب کاهش ضخامت نانوکریستال های سلولز شد. همچنین نتایج پراش پرتو ایکس حاکی از آن بود که مراحل آماده سازی آلفاسلولز و همچنین تیمارهای هیدرولیز اسیدی در افزایش درجه کریستالیته تأثیر به سزایی داشته است. بر اساس نتایج پراکندگی نور دینامیکی، 98/7 درصد کریستال های تولید شده در تیمار با دمای 55 درجه سانتیگراد و زمان 45 دقیقه در محدوده قطری 95-18 نانومتر بودند که بیشترین فراوانی آن ها 39-18 نانومتر بوده است. لذا شرایط تیمار مذکور به عنوان بهترین شرایط تولید نانوکریستال سلولز از ساقه پنبه تعیین شد.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_10780_7fccce9eadb45d0d5f5b55ec108b1a09.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Study of using water softening process byproduct, calcium carbonate on fine paper productionبررسی تاثیر استفاده از کربنات کلسیم حاصل از فرایند تصفیه و سبک کردن آب در تولید کاغذهای ظریف1425847010.22092/ijwpr.2015.8470FAعلی برزندانشجوی دکترای خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانحسین رسالتیاستاد گروه خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانقاسم اسدپور اتوئیاستادیار خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری0000-0002-3326-5481Journal Article20140502After water purification and softening, a lot of calcium carbonate with other impurities produce and these byproducts gather and bury as mineral sludge.In this research, The quality of calcium carbonate from water softening process in mazandran wood and paper industry (MWPI) mill and effects of loading of this byproduct on fine paper production was investigated and the results were compared with other industrial fillers like grounded calcium carbonate(GCC) and precipitated calcium carbonate(PCC) and also china clay (kaolin).From the paper structural viewpoint , the fine paper that filled with water softening calcium carbonate (derived after water softening process) have more bulk(bulkier) and more porous and rougher surface compare to fine papers that filled with the common industrial fillers.From the paper strength properties viewpoint , the fine paper that filled with water softening calcium carbonate have less decrease in tensile and burst strength but have not suitable tear strength properties. From the paper optical properties viewpoint, the fine paper that filled with water softening calcium carbonate, because of particles size and impurities of this filler have the least light scattering coefficient and consequently have less brightness and opacity.Adding of 10 and 20 percent precipitated calcium carbonate to by water softening calcium carbonate cause paper porosity and strength decreasing but the optical properties of hand sheets was increased.در نتیجه تصفیه و در طی فرایند سبک کردن و کاهش سختی آب ، رسوبات کربنات کلسیم به همراه سایر ناخالصی ها ایجاد می شود که به صورت لجن های معدنی جمع آوری و دفن می گردند.در این تحقیق با بررسی کیفیت کربنات کلسیم تولید شده در فرایند تصفیه آب کارخانه چوب وکاغذ مازندران ، اثر اضافه نمودن آن به خمیر شیمیائی مکانیکی (CMP) برای تولید کاغذهای ظریف مورد بررسی و با مواد پرکننده صنعتی دیگر مانند کربناتهای کلسیم آسیاب شده(GCC) و کربناتهای کلسیم رسوبی(PCC) و همچنین ماده پرکننده کائولین(خاک چینی) مورد مقایسه قرار گرفت. کاغذهای ظریف پرشده با کربنات کلسیم استحصالی (کربنات کلسیم حاصل از فرایند تصفیه آب) از نطر ساختاری دارای ضخامت ، حجم ویژه (کاغذ حجیم تر) ، تخلخل و زبری سطح بیشتری در مقایسه با کاغذهای پرشده با سایر پرکننده ها بوده اند. از نظر ویژگی های مقاومتی کاغذهای ظریف پرشده با کربنات کلسیم استحصالی در مقایسه با کاغذهای پرشده با سایر مواد پرکننده دارای کاهش مقاومت کمتری در مقاومتهای کششی و مقاومت به ترکیدن بوده ولی مقاومت به پارگی مناسبی نداشته اند. از نظر ویژگی های نوری ، کاغذهای ظریف پرشده با کربنات کلسیم استحصالی به دلیل وضعیت دانه بندی ذرات و وجود ناخالصی ها، دارای کمترین ضریب پخش نور بوده و در نتیجه مقادیر درجه روشنی و ماتی کمتر بوده است. اضافه نمودن 10 و 20 درصد کربنات کلسیم رسوبی به کربنات کلسیم استحصالی باعث کاهش تخلخل کاغذ، کاهش مقاومتهاو افزایش ویژگی های نوری کاغذهای دست ساز شده است.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_8470_a3e61b4e516238a67e41e952aaa92c32.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Comparing the Performance of the Combination of Surfactant and Soap
in Wastepaper Deinkingمقایسه عملکرد ترکیب عامل فعال سطحی و صابون برجوهر زدایی کاغذ باطله26361190210.22092/ijwpr.2015.11902FAاحمد جهان لتیباریاستاد، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،nullرضا جمالیکارشناس ارشد، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرجمهران روح نیادانشیار، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرجJournal Article20150221The influence of different dosages of surfactant and soap in the deinking of wastepaper is investigated. The results showed that the dosage of 0.25% soap generated highest brightness and lowest opacity. However, the dosage of 0.75% soap produced highest tensile and burst strength and 0.5% soap produced the lowest spec (dirt) index. In the case of surfactant application, the dosage of 0.75% surfactant produced highest brightness and 0.5% surfactant generated lowest opacity. Application of 0.5% surfactant showed highest tensile and burst strength and lowest dirt index. The combined effect of both chemicals showed that the combined dosage of 0.75% surfactant and 0.25% soap produces highest brightness but the dosage of 0.25% surfactant without soap produced lowest opacity. Highest tensile and burst strength was related to pulp deinked using 0.5% surfactant and 0.75% soap. The results indicated that the combination of 0.75% surfactant and 0.25% soap generated highest brightness which the important property of the writing and printing paper. The highest tensile and burst strength was measured in deinked pulp produced using 0.5% surfactant and 0.75% soap.در این تحقیق تاثیر ترکیب مقدار عامل فعال سطحی (سورفکتانت) و صابون بر جوهرزدایی کاغذهای باطله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که استفاده از 25/0% صابون بیشترین درجه روشنی وکمترین میزان ماتی را ایجاد کرده است. ولی مقدار مصرف 75/0%صابون، بیشترین مقاومت به کشش و مقاومت به ترکیدن را درکاغذ جوهرزدایی بوجود آورده است. مصرف 5/0% صابون کمترین شاخص لکه را دارد. نتایج همچنین نشان داد که استفاده از 75/0% عامل فعال سطحی بیشترین درجه روشنی و 25/0 عامل فعال سطحی کمترین میزان ماتی را ایجاد میکند. مقاومت به کشش و ترکیدن کاغذهای جوهرزدایی شده با 5/0% عامل فعال سطحی بالاترین مقدار را دارند. کمترین مقدارلکه در سطح مصرف 5/0% عامل فعال سطحی بود. اثر متقابل دو عامل مورد بررسی نیز نشان داد که با استفاده از 75/0% عامل فعال سطحی و 25/0 صابون کمترین روشنی در کاغذهای بازیافتی بوجود آمده است. کمترین میزان ماتی مربوط به مصرف 25/0% عامل فعال سطحی و بدون صابون بوده است. بیشترین شاخص مقاومت به کشش و شاخص مقاومت به ترکیدن در سطح مصرف 5/0% عامل فعال سطحی و 75/0%صابون بدست آمده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ترکیب 75/0% عامل فعال سطحی و 25/0% صابون بیشترین مقدار روشنی که یکی از مهمترین ویژگیهای نوری درکاغذهای چاپ و تحریر است را ایجاد میکند. زیادترین شاخص مقاومت به کشش و شاخص مقاومت به ترکیدن در اثر استفاده از 5/0% عامل فعال سطحی و 75/0% صابون بدست آمده است. https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11902_82f55672383b46d094ef528bce9d3450.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321The Investigation of the Utilization Impact of
Alnus subcordata Waste and Poplar Wood in Particle Board Productionبررسی امکان استفاده از ضایعات گونه توسکا ییلاقی و چوب صنوبر درتولید تخته خره چوب37451062410.22092/ijwpr.2015.10624FAاردلان دره امامدانشجوی کارشناسی ارشددانشگاه ازاد اسلامی واحد کرجوحیدرضا صفدریدانشیارگروه علوم وصنایع چوب وکاغذدانشگاه آزاد اسلامی واحدکرجابوالفضل کارگرفرددانشیارپژوهشی بخش تحقیقات علوم چوب وفراورده های آن،موسسه تحقیقات جنگلها ومراتع کشورآژنگ تاجدینیدانشیار گروه علوم وصنایع چوب وکاغذ دانشگاه آزاداسلامی واحد کرجJournal Article20140430In this study, the effect of using waste of Alnus subcordata and Poplar wood in manufacturing particle board was investigated. The particle boards were produced by adding (0-25-50-75-100)% alder branches with poplar wood and two press temperatures 170°C and 180 °C. In total, 30 particleboards (10 treatments with 3 replications) were made and data was analyzed with complete randomized design. Results showed that particleboards which were made of 75% alder branches and 25% poplar wood with press temperature of 180 °C had the most flexural strength. In addition, this study manifests that the increase of alder branches up to 25% led to the enhancement of modulus of elasticity of particle boards while adding more than 25% caused in the decrease of the modulus of elasticity. The increase of alder branches would augment the internal bounding and thickness swelling of particleboards. Therefore, the particleboards of 100% alder branches had the best internal bonding. However, this research concluded that the press temperature would not any significant effects on mechanical and physical characteristics.ادراین پژوهش امکان استفاده ازضایعات ناشی از بهرهبرداری گونه توسکا ییلاقیو چوب صنوبر درساخت تختهخردهچوب بررسی شده است.لذا با اضافه کردن صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد سرشاخه توسکا به ذرات چوب صنوبر و در دو دمای پرس 170و180درجه سانتیگراد اقدام به ساخت تختهخردهچوب گردید.ازترکیب عوامل فوق10تیمار بدست آمد که با درنظرگرفتن 3تکرار برای هرتیمار مجموعا30تخته آزمایشگاهی ساخته شد.نتایج حاصل ازآزمایشات فیزیکی ومکانیکی تختههای ساخته شده بااستفاده از طرح فاکتوریل کاملا تصادفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.نتایج نشان دادند که تختههای ساخته شده با75درصد سرشاخه توسکا (25درصدچوب صنوبر) و دمای پرس 180 درجه سانتیگراد دارای بیشترین مقاومت خمشی بودند. همچنین با اضافه کردن 25درصد سرشاخه توسکا به ترکیب تختهها ،مدولالاستیسیته تختهها بهبود یافتند.بااین وجود، افزایش بیش از25درصد سرشاخه توسکا باعث کاهش مدولالاستیسیته شد. چسبندگی داخلی تختهها با افزایش میزان سرشاخه توسکا،رشد صعودی داشته به طوری که بیشترین میزان چسبندگی داخلی در ارتباط با ترکیب 100درصد سرشاخه توسکا بدست آمد.با افزایش سرشاخه توسکا درترکیب ماده چوبی واکشیدگی ضخامت تختهها درحد معنیداری بهبود یافته به طوری که با تعغییرات چسبندگی داخلی تختهها دراین شرایط هماهنگی دارد.دمای پرس برخواص فیزیکی و مکانیکی نمونهها به صورت مستقل تاثیری نداشته وتعغییر قابل توجهایی درمیزان مقاومتها ایجاد نکرده است.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_10624_e5a0f5fe525e2882e73d8dcb475e847e.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Evaluation of pulp properties produced from rice straw by combination the monoethanolamine and potassium hydroxideارزیابی ویژگی های خمیرکاغذ تولید شده از کلش برنج بوسیله فرآیندهای ترکیبی مونواتانول آمین و هیدروکسید پتاسیم46591078110.22092/ijwpr.2015.10781FAفرزانه شیرعلیزادهدانش آموخته کارشناسی ارشد، رشته علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانسحاب حجازیاستادیار، رشته علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانمحمد احمدیدانشجوی دکتری، رشته رشته علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانJournal Article20140210In this research, rice straw was used as raw material. Potassium hydroxide was combined with monoethanolamine (MEA) as liquor. In another processes NaOH/Na2So3, KOH/K2So3 and KOH 14% was used as references pulp. The results showed that using pure MEA(15%) produced the highest yield and the highest kappa number. By using potassium hydroxide as a additive agent in MEA pulping, the amount of reject, yield and kappa number was decreased and the lowest yield and the lowest kappa number relevant to MEA(15%) combined with KOH (40%). In addition, in KOH pulping observed that, with increasing concentration of MEA, as additive agent, the amount of total yield increased but the kappa number and reject content was decreased. Results showed that the highest tensile index and tear index were relevant to MEA (15%) combined with KOH (20%) and the highest burs index relevant to NaOH/Na2SO3 treatment. According to the optical properties, it was found that the highest brightness was achieved in K2SO3/KOH. The highest opacity relevant to the KOH14% .<br />The result shows that MEA process in combined with Potassium hydroxide can be done success fully on rice straw and properties of pulp production, specially in aspect of mechanical strength, in term of combination is superior than soda and Potassium hydroxide processدر این تحقیق پخت مونو اتانول آمین با غلظت 15%، به همراه افزودنی هیدروکسید پتاسیم در 4 نسبت و پخت هیدروکسید پتاسیم با قلیائیت 14%، به همراه افزودنی مونو اتانول آمین در 4 غلظت، جهت ساخت خمیر کاغذ از کلش برنج استفاده شده است. ترکیب سولفیت پتاسیم/ هیدروکسید پتاسیم وسولفیت سدیم/ هیدروکسید سدیم در نسبت های 50/50 و تیمار هیدروکسید سدیم در قلیاییت 14%، به عنوان تیمارهای شاهد انتخاب گردیدند. براساس نتایج بدست آمده، خمیر کاغذ تولید شده با مونو اتانول آمین (15%)، دارای بیشترین بازده کل و بیشترین عدد کاپا میباشد. با استفاده از هیدروکسید پتاسیم به عنوان عامل افزودنی در پخت های مونو اتانول آمین، مقدار وازده، بازده کل و عدد کاپا کاهش مییابد بطوریکه، کمترین بازده و کمترین عدد کاپا مربوط به تیمار مونو اتانول آمین(15%) در ترکیب با هیدروکسید پتاسیم (40%) میباشد. در تیمار هیدروکسید پتاسیم (14%)، مشاهده شد که با افزایش غلظت مونو اتانول آمین به عنوان عامل افزودنی، میزان بازده کل افزایش و میزان وازده و عدد کاپا کاهش مییابد. بیشترین شاخص کشش و بیشترین شاخص پارگی مربوط به تیمار مونو اتانول آمین (15%) در ترکیب با هیدروکسید پتاسیم (20%) و بیشترین شاخص ترکیدن مربوط به سولفیت سدیم/ هیدروکسید سدیم میباشد. بیشترین میزان درجه روشنی مربوط به سولفیت پتاسیم/ هیدروکسید پتاسیم و بیشترین میزان ماتی مربوط به هیدروکسید پتاسیم 14%، میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که فرآیند مونو اتانول آمین در ترکیب با هیدروکسید پتاسیم میتواند به صورت موفقیت آمیزی بر روی کلش برنج اجرا شود و ویژگی های خمیر کاعذ های تولیدی به ویژه از نظر مقاومت های مکانیکی، در حالت ترکیبی، برتر از فرآیند سودا و فرایند هیدروکسید پتاسیم به تنهائی می باشند.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_10781_df57241eb0c9809b1db9e0ff66d94efe.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Gypsum bounded board production reinfoced with Date Palm (Phoenix dactylifera L.) pruning residues fibersتولید تخته چوب گچ تقویت شده با فیبر ضایعات هرس نخل (Phoenix dactylifera L )60711130910.22092/ijwpr.2015.11309FAحسین حسینخانیعضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور- بخش تحقیقات علوم چوب و فرآورده های آنJournal Article20140729In this study, chemical properties of Date Palm residues including cellulose and hemi cellulose content, Lignin content, Extractive and Ash content were determined, and also its physical properties including fiber dimension were measured according to D-2395 ASTM method. The boards made for this study contained 25% lignocellolosic material, Date Palm pruning residues (both fibers and chips) and 75% Gypsum powder. Variable factors were lignocellolosic materials (fibers and chips at different proprotion (0:100, 5:95, 10:90, 15:85, and 20:80). Totally, 15 boards were manufactured, and samples of all the boards made were tested after curing for 14 days by the methods of Japanese Industrial Standard - R9111 to obtain mean values of Bending strength (MOR), Bending stiffness (MOE), Internal bond strength (I.B), thickness swelling (TS) and water absorption (WA). <br />Gypsum particleboard (GPB) has high thickness swelling (TS), high water absorption (WA), and low mechanical properties compared with GPB reinforced fibers. The properties of GPB were improved by adding fibers. The experimental results showed that GPB with the added fibers had good physical and mechanical properties compared with those of gypsum particleboard with no added fibers. On the other hand, based on the achieved results both mechanical and physical properties of boards increarse with increasing the fiber proprotion. It can be concluded that Date palm fibers are a good material as reinforcement for the manufacture of Gypsum bounded board.در این تحقیق خصوصیات فیزیکی چوب ضایعات هرس نخل بر اساس دستورالعمل های استاندارد:D-2395 ASTM انجام پذیرفت. همچنین خصوصیات شیمیائی آن با استفاده از استانداردهای مندرج در آیین نامه های TAPPI و ASTM مورد بررسی قرار گرفت. سپس تخته گچ (Gypsum board) با استفاده از ضایعات هرس نخل (خرده چوب و فیبر بعنوان تقویت کننده) و گچ (Gypsum) به نسبت 75:25 بعنوان ماده اولیه بکار گرفته و تخته ها با استفاده از فیبر بعنوان تقویت کننده و خرده چوب (ضایعات هرس نخل) و به نسبت 100:0، 95:5، 90:10، 85:15 و 80:20 در مقیاس آزمایشگاهی ساخته و ویژگیهای مکانیکی و فیزیکی تخته ها از قبیل مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، چسبندگی داخلی، واکشیدگی ضخامتی و درصد جذب آب بر اساس استاندارد Japanese Industrial Standard - R9111 مورد آزمایش قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، تخته خرده چوب گچ دارای واکشیدگی ضخامتی ، جذب آب بالا و ویژگیهای مکانیکی کمتری نسبت به تخته چوب گچ تقویت شده با فیبر ضایعات هرس نخل می باشد و با افزایش میزان مصرف فیبر کلیه ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی تخته ها بهبود می یابند. نتایج این تحقیق حاکی از رضایت بخش بودن اثر فیبر ضایعات هرس نخل (Phoenix dactylifera L ) و بویژه نقش آن بعنوان تقویت کننده بر روی خواص مکانیکی و فیزیکی یک محصول صنعتی (تخته چوب گچ) می باشد.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11309_175788a9af03afba7a15ad321e27d8f2.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321A Study on the Possibility of Extraction, Identification and Removal of Metallic Ions and Resins in Bleached Bagass Pulp by ECF Stagesبررسی امکان استخراج، شناسایی و حذف یون های فلزی و رزین های موجود در خمیر باگاس رنگبری شده با توالی های ECF72841077710.22092/ijwpr.2015.10777FAرامین ویسیدانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوسایمان خواجه علیدانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوسJournal Article20140907This study and it aim was accomplished on extraction, identification and removal of metallic ions and resins in bleached Bagass pulp by ECF stages. For this purpose, the samples were randomly selected from soda unbleached pulp of Pars mill. The first, pulp flour provided and measured ash and extractive percent by the TAPPI standards. Then the mineral compounds dissolved in 65% nitric acid and the mineral compounds of pulps identificated by Atomic adsorption method. The results of this study showed that the most of Pb, Cu, Zn ions were in H2O2 bleached pulp, the most of Ni ion in OD(Ep)P stage and the most of Fe ion in unbleached soda pulp. The results showed that OD(Ep)D stage decrease Fe ion and EH stage decrease Ni, Cu and Zn ions in pulps. The results of GC-MS diagram showed that 35 compounds were identified in unbleached soda pulp after cooking, that 1,2-Benzendicarboxylic acid, Hexadecanoic acid, Hexadecan, Octadecan, p-Xylene, 4-Hydroxy-4-Methyl-2-Pantanone,Ethylbenzen and Dodecan were important chemical components in samples. In generally, 17,12 and 14 compounds were identified in EH, OD(Ep)P and OD(Ep)D bleaching stages, respectively, so that, 1,2-Benzendicarboxylic acid and p-Xylene were 2 common and important chemical components in all samples and Octadecan and 9-Dodecanoic acid remove as two components from pulps after bleaching, too. The results showed that EH, OD(Ep)P and OD(Ep)D bleaching stages were very important in bleaching, removal of chemical components and brightness stability of soda pulps.این تحقیق با هدف استخراج، شناسایی و حذف یون های فلزی و رزین های موجود در خمیر باگاس رنگبری شده با توالی های ECFانجام شد . برای این منظور، نمونه های آزمونی بصورت تصادفی از خمیرکاغذ رنگبری نشده سودای باگاس کارخانه پارس انتخاب شد. در مرحله اول آرد خمیرهای کاغذ، درصد خاکستر و مواد آلی( استخراجی) نمونه ها با استفاده از آزمون های استاندارد TAPPI اندازه گیری شد. سپس عناصر معدنی محلول در اسید نیتریک 65 درصد بوسیله دستگاه جذب اتمی شناسایی شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان جذب یون های فلزی روی، مس و سرب در خمیر رنگبری شده با پروکسید هیدروژن و بیشترین جذب یون های نیکل در توالی OD(EP)P مشاهده شد. نتایج نشان داد که توالی های رنگبری OD(EP)D نقش زیادی در کاهش جذب یون آهن و توالی EHنقش زیادی در کاهش یون های نیکل، مس و روی را دارد. نتایج حاصل از GC-MSنشان داد که 35 ترکیب در خمیر رنگبری نشده باگاس، 17 ترکیب در توالی رنگبری EH ،12و14 ترکیب بترتیب در توالی های رنگبری OD(EP)P وOD(EP)D شناسایی شد، که دو ترکیب p-زایلان،1و2-بنزن دی کربوکسیلیک اسید در تمامی نمونه ها بصورت مشترک وجود دارند و دو تر کیب اوکتا دکان و 9-اوکتادکانوئیک اسید در خمیر رنگبری نشده وجود دارد که در طی توالی های رنگبری مورد نظر از خمیر کاغذ حذف گردیده است. نتایج نشان داد که توالی های رنگبریOD(Ep)P، OD(Ep)D و EH نقش موثری در سفید سازی، حذف ترکیبات شیمیایی موجود و خپایداری روشنی خمیر سودای باگاس داشته اند.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_10777_5b214d316f272d0ccf5620ff3ccb93a9.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Investigation on Morphological and Mechanical Properties of Coupling Agents on Baggass Polypropylene Compositesبررسی خواص مکانیکی و ریخت شناسی نوع و درصد جفت کننده در چند سازه باگاس پلی پروپیلن85961062110.22092/ijwpr.2015.10621FAامیر نوربخشدانشیار، صنایع چوب و کاغذ، بخش تحقیقات علوم چوب و فراورده های آن، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران،ابوالفضل کارگرفرددانشیار - عضو هیات علمیدانشیار، صنایع چوب و کاغذ، بخش تحقیقات علوم چوب و فراورده های آن، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران،Journal Article20150110The main objective of this research was to study the potential of bagasse fibers as reinforcement for thermoplastics as an alternative to wood fibers. The effects of three grades (Eastman G-3003, G-3015 and G-3216) of coupling agents on the mechanical properties were also studied. In the sample preparation, one level of fiber loading (40 wt.%) and three levels of coupling agent content (0, 2 and 4 wt.%) were used. <br />For overall trend, with addition of three grades of the coupling agents, tensile, flexural and impact properties of the composites significantly improved, as compared with untreated samples. In addition, morphological study (SEM) revealed that the positive effect of coupling agent on interfacial bonding. The composites treated with G-3216 gave better results in comparison with G-3003 and G-3015 in which, There are some voids where the fibers have been pulled-out. The presence of these voids means that the interfacial bonding between the fiber and the matrix polymer is weak. This could be caused by the high melt viscosity of G-3216 Coupling agent.در این بررسی استفاده از سه نوع جفت کننده پلی پروپیلن و آرد باگاس در تولید چند سازه چوب پلاستیک مورد توجه قرار گرفته است. نوع جفت کننده در سه سطح و مقدار مصرف جفت کننده نیز در سه سطح بعنوان عوامل متغیر با 40 درصد آرد باگاس در نظر گرفته شده است. ویژگیهای مکانیکی و شاخص جریان مذاب (MFI) چند سازه ها ی چوب پلاستیک در تیمار های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است. با استفاده از آزمون فاکتوریل دو عامله در قالب بلوکهای کامل تصادفی تجزیه و تحلیل آماری انجام شد و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن (DMRT) مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که جفت کننده G-3216 در سطح 2 درصد وزنی با داشتن گران روی بیشتر و شاخص جریان مذاب بهتر ، خواص مکانیکی بالاتری نسبت به دو نوع دیگر جفت کننده مالییکی داشته است. ریخت شناسی چند سازه های چوب پلاستیک ساخته شده با سه نوع جفت کننده پلی پروپیلنی توسط میکروسکوپ الکترونی پویشی SEM نیز مورد تحقیق قرار گرفت. حضورحفرههای بیشتر درسطح شکست نمونه حاوی پلی پروپیلن بهمراه جفت کننده G-3015 نسبت به دو جفت کننده دیگر نشاندهنده از اتصال ضعیف بین ماده لیگنوسلولزی و ماتریس پلیمری دارد.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_10621_b033145e85edbf348eed858538b53650.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Influence of nano metals oxide treatment on medium density fiberboard properties made of sunflower straw fibersتاثیر تیمار نانو اکسید فلزات بر خواص تخته فیبر با دانسیته متوسط ساخته شده از الیاف ساقه آفتابگردان971091131210.22092/ijwpr.2015.11312FAغنچه رساماستادیار، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهرانحسین رنگ آوراستادیار، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهرانوحید نیکخواهگروه صنایع چوب. دانشکده عمران. دانشگاه تربیت دبیر شهیددانشجوی کارشناسی ارشد، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران رجاییJournal Article20140823In this study the effects of aluminum dioxide (Al2O3) and copper oxide (CuO) metallic nanoparticles, on the physical and mechanical properties of medium density fiberboard (density of 0.7 g/cm3) made with mixture of industrial wooden fibers and sunflower plant stalk fibers were studied. Two levels of raw material including industrial fibers and sunflower stalks fibers, with five levels of mixing ratios (100: 0, 0:100, 50: 50, 25: 75, 75: 25), metallic nanoparticles with concentration of 400 ppm each at two levels of 2 and 4 percent (based on dry fiber weight) were used. Physical and mechanical properties including thickness swelling, water absorption after 2 & 24 hours soaking in water, modulus of rupture, modulus of elasticity of bending and internal bonding of the samples were measured and analyzed statistically. The results showed that higher percentage of nanoparticles and industrial fibers and lower percentage of sunflower stalk fibers increased the modulus of rupture and modulus of elasticity. Applying nano-metal treatment reduced water absorption and thickness swelling after 2 and 24 h soaking in water. In overall, using 4% nano aluminum dioxide and 4% nano copper oxide at all levels of mixing ratios were resulted in producing boards with better properties, comparing to the EN 622-5 standard specifications, which are suitable for interior uses.در این تحقیق تاثیر نانو ذرات فلزی دی اکسید آلومینیوم (Al2O3) و اکسید مس (CuO)، بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته فیبر با دانسیته متوسط ساخته شده از مخلوط الیاف صنعتی چوبی و الیاف ساقه گیاه آفتابگردان با چگالی7/0گرم بر سانتیمتر مکعب مورد بررسی قرارگرفت. ماده اولیه در دو سطح شامل الیاف صنعتی چوبی و الیاف ساقه آفتابگردان، با درصد اختلاط در پنج سطح 100:0 ، 0:100 ، 50:50 ، 25:75 ، 75:25 ، نانو ذرات فلزی هر کدام در دو سطح 2 و 4 درصد با غلظت 400 پیپیام براساس وزن خشک الیاف مورد استفاده قرار گرفت. ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی نمونهها شامل واکشیدگی ضخامت و جذب آب نمونهها طی 2 و 24 ساعت غوطهوری در آب، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته خمشی و چسبندگی داخلی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، افزایش درصد نانو ذرات و الیاف صنعتی و کاهش الیاف ساقه آفتابگردان، باعث افزایش مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته تختههای مورد بررسی شد. استفاده از تیمار نانو فلزات باعث کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت طی 2 و 24 ساعت غوطهوری در آب شد. به طور کلی میتوان گفت که با استفاده از نانو آلومینیوم 4 درصد و نانو مس 4 درصد در تمامی سطوح اختلاط، تختههایی با ویژگیهای بالاتر از استاندارد 5-622 EN و مناسب برای مصارف داخلی ساختمان تولید نمود.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11312_08262303d2ce79cc06d06386a6b4201d.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Anatomical, physical and chemical properties of Sepestan wood (Cordia myxa L.) in Iranshahr regionویژگیهای آناتومیکی، فیزیکی و شیمیایی چوب درخت سپستان (Cordia myxa L.) در منطقه ایرانشهر1101181131010.22092/ijwpr.2015.11310FAبابک نصرتیاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، عضو هیئت علمی، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه زابلمسیح مسعودی فرکارشناس ارشد، علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابلمحمد حق پناهکارشناس ارشد، علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابلJournal Article20150103Cordia (Sepestan in Persian) species (Cordia myxa L.) is in the borage family (Boraginaceae) and it is growing with geographical distribution in the moderate and tropical regions of Iran such as near the Persian Gulf, especiallyin Bandar Abbas and some places in Kerman and Sistan and Baluchestan region but its anatomical characteristics have not been studied yet. In this study, some of the anatomical, chemical and physical properties of Sepestan wood in Iranshahr region in Sistan and Baluchestan Province were measured. Anatomical studies showed that this species has average diameter vessels, simple vascular perforation plate and intervessel pits alternate. Its ray xylems type is heterogeneous and contains abundant crystals. The wood tissue is parenchyma with abundant prismatic crystals and in the cross-section parenchyma was observed in gregarious and continuous formation. Average length, overall diameter, lumen diameter and wall thickness of the fibers were measured 1329, 33.5, 21.7 and 5.9 microns respectively. Also investigation of chemical characteristics showed that Sepestan wood has average cellulose 34.75, lignin 20.6, extractives soluble in acetone 7.88 and also 8.9 percent ash. The results also showed that the specific gravity of the wood is 0.4 and maximum volumetric swelling and shrinkage were 10.98 and 12.34 percent respectively.گونه سپستان (Cordia myxa L.) از تیره گاوزبانان (Boraginaceae) میباشد که با پراکندگی جغرافیایی در مناطق معتدل و گرمسیری ایران مانند حاشیه خلیج فارس بویژه بندرعباس و برخی از مناطق کرمان و سیستان و بلوچستان میروید که ویژگیهای آناتومیکی آن تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این تحقیق، برخی از خصوصیات آناتومی شیمیایی و فیزیکی چوب درخت سپستان از منطقه ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان اندازهگیری شد. مطالعات آناتومی نشان داد این گونه دارای آوندهای با قطر متوسط دریچه آوندی ساده و روزنه های بین آوندی متناوب است. پرههای چوبی آن از نوع ناهمگن و دارای کریستالهای فراوان میباشد. بافت چوب به صورت پارانشیمی همراه با بلورهای منشوری فراوان میباشد و پارانشیم ها در مقطع عرضی با آرایش گروهی و پیوسته مشاهده شد. میانگین طول، قطر کلی، قطر حفره و ضخامت دیواره الیاف به ترتیب برابر با 1329، 5/33، 7/21 و 9/5 میکرون اندازهگیری شد. بررسی خصوصیات شیمیایی نیز نشان داد که چوب سپستان دارای میانگین سلولز 75/34، لیگنین 6/20، مواد استخراجی محلول در استون 88/7 و نیز خاکستر 9/8 درصد میباشد. نتایج همچنین نشان داد جرم ویژه این چوب برابر با 4/0 و میزان حداکثر همکشیدگی و واکشیدگی حجمی به ترتیب برابر با 98/10 و 34/12 درصد میباشد.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11310_263f78462f49d5fbda86a0515842607b.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321The Effect Type of Chemical Treatment of Wood Material on Physical, Mechanical and Morphological Properties of Wood Flour / Polypropylene Hybrid Compositeتاثیر نوع تیمار شیمیایی ماده چوبی بر خواص فیزیکی، مکانیکی و ریختشناسی چندسازه هیبریدی آرد چوب/ پلیپروپیلن1191311189910.22092/ijwpr.2015.11899FAمسیح مسعودی فرکارشناس ارشد، علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابلبابک نصرتیاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، عضو هیئت علمی، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ دانشگاه زابلحمید رضا منصوریاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، عضو هیئت علمی، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ دانشگاه زابلرحیم محبی گرگریمربی، دانشکده منابع طبیعی، عضو هیئت علمی، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ دانشگاه زابلJournal Article20140908This study aimed to investigate the effect of chemical treatment of wood material on functional properties of wood flour / polypropylene hybrid composite. For this reason, first of all, mixed hardwood were separately treated by acetic acid, sodium hydroxide and hot water and were compared with control (untreated) samples. After chemical treatment, wood flour and polypropylene with weight ratio of 50 to 50 and 3 phc of compatibilizer combines in the internal mixer and at last the WPC composite were made using injection molding. Then mechanical tests included bending resistance, tension and impact and physical examination, including water absorption and thickness swelling after 2 and 24 hours was performed on specimens according to (ASTM) standard. Also to study the morphology of the composites, scanning electron microscopy (SEM) was used. The results of this study showed that by chemical treatment the mechanical strength increased and physical properties such as water absorption and thickness swelling decreased. So that the highest flexural strength, tensile and flexural modulus is related to alkali treatment and the highest tensile modulus and impact resistance is related to the acid treatment. Also the lowest water absorption and thickness swelling was related to the alkali treatment. In order to ensure chemical treatments, Fourier transform infrared (FTIR) and weight percent gain (WPG) was used on wood flour.این تحقیق با هدف بررسی اثر تیمار شیمیایی ماده چوبی برخواص کاربردی چندسازه هیبریدی آرد چوب / پلیپروپیلن <br />انجام شد. برای این منظور، ابتدا آرد چوب مخلوط پهنبرگان به طور جداگانه تحت تاثیر تیمار با اسید استیک، هیدروکسید سدیم و آب گرم قرار گرفتند و با نمونههای شاهد (تیمار نشده) مقایسه شدند. پس از انجام تیمار شیمیایی، آرد چوب و پلیپروپیلن با نسبت وزنی 50 به 50 و به همراه 3 phc ماده سازگارکننده در دستگاه مخلوط کن داخلی ترکیب شده و در نهایت چندسازه چوب پلاستیک با استفاده از روش قالبگیری تزریقی ساخته شد. سپس آزمونهای مکانیکی شامل مقاومت به خمش، کشش و ضربه و آزمونهای فیزیکی شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامت 2 و 24 ساعت بر روی نمونهها مطابق با استاندارد (ASTM)انجام گرفت. همچنین به منظور بررسی ریختشناسی کامپوزیتها از میکروسکوپ الکترونی پویشی (SEM) استفاده گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که مقاومتهای مکانیکی در اثر تیمار شیمیایی افزایش یافت و ویژگیهای فیزیکی مانند جذب آب و واکشیدگی ضخامت کاهش یافت. به طوری که بیشترین میزان مقاومت خمشی، کششی و مدول خمشی مربوط به تیمار قلیایی و بیشترین مدول کششی و مقاومت به ضربه مربوط به تیمار اسیدی میباشد. همچنین کمترین میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت مربوط به تیمار قلیایی بود. به منظور اطمینان از انجام تیمار شیمیایی، آزمونهای تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR) و درصد تغییرات وزن (WPG) بر روی آرد چوب انجام شد.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11899_d04c2f8eadd8a99a9d165411135cdeef.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Improvement of dimensional stability and mechanical properties of gypsum particleboard by adding white cementبهبود ثبات ابعادی و خواص مکانیکی تختههای چوب گچ با افزودن سیمان سفید1321431190010.22092/ijwpr.2015.11900FAسعید خجسته خسرودانشجوی کارشناسی ارشد، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهرانحسین رنگآوراستادیار، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهرانمحمد حسن پایاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهرانسید مهدی سیدیدانش آموخته کارشناسی، گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهرانJournal Article20141221In the present research improvement of dimensional stability and mechanical properties of gypsum particleboard by using white cement was investigated. In manufacturing gypsum particleboard, Micronize gypsum was used in three levels of 2.5:1, 2.75:1 and 3:1 to dried mass of wooden materials. White cement was added in 2 levels of 5 and 10% based on oven dried mass of gypsum to reinforce gypsum particleboard properties. Water absorption, thickness swelling after 2 and 24 hours immersion in water, bending strength, modulus of elasticity and internal bond strength were measured. Vicat needle method was used to investigate the effect of adding cement on setting time of gypsum. The results showed that adding 5% cement based on oven dried mass of gypsum, increased setting time and also mechanical properties. Adding cement over than 5% (10%), significantly improved dimensional stability but reduced setting time of gypsum and mechanical properties of the boards. On the other hand, results indicated that using Micronize gypsum to 2.75 times to dried mass of wooden materials, increased bending strength and modulus of elasticity. Increasing gypsum in to 3 times, reduced bending strength and modulus of elasticity, but improved internal bond strength and dimensional stability.در پژوهش حاضر بهبود ثبات ابعادی و خواص مکانیکی تختههای چوب گچ با استفاده از سیمان سفید مورد بررسی قرار گرفت. برای تولید تختههای چوب گچ، از گچ میکرونیزه با نسبتهای 5/2، 75/2 و 3 برابر جرم خشک مواد چوبی استفاده شد. برای تقویت ویژگیهای تختههای چوب گچ، سیمان سفید با مقادیر 5 و 10 درصد نسبت به جرم خشک گچ به آنها اضافه گردید. خواص فیزیکی و مکانیکی تختههای چوب گچ شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامت بعد 2 و 24 ساعت غوطهوری در آب، مقاومت خمشی، مدولالاستیسیته و چسبندگی داخلی اندازهگیری شدند. برای بررسی تأثیر افزودن سیمان بر زمان گیرایی گچ، از روش ویکات نیدل استفاده گردید. نتایج نشان داد که افزودن سیمان تا مقدار 5 درصد جرم گچ، باعث افزایش قابلتوجه زمان گیرایی گچ و خواص مکانیکی تختههای چوب گچ میشود. افزودن بیش از 5 درصد سیمان (10 درصد)، بهبود چشمگیر ثبات ابعادی تختههای چوب گچ را در پی داشت اما کاهش زمان گیرایی گچ و خواص مکانیکی تختهها را باعث شد. از طرف دیگر نتایج بیانگر این بود که با استفاده از گچ میکرونیزه تا 75/2 برابر جرم خشک مواد چوبی، مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته تختههای چوب گچ افزایش مییابد و با افزایش مقدار آن تا 3 برابر، این خصوصیات کاهش یافتند اما چسبندگی داخلی و ثبات ابعادی بهبود یافتند.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11900_5644e498db2670d095d8507453aba844.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Investigating the Effect of Cotton Stalks Bark on Physical and Mechanical Properties of Cotton Stalk Flour- Polypropylene Compositeبررسی اثر استفاده از پوست ساقه پنبه بر خواص فیزیکی و مکانیکی چندسازه پلیپروپیلن- آرد ساقه پنبه1441611062010.22092/ijwpr.2015.10620FAمهدی عباسیاندانشجوی کارشناسی ارشد، صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگاناصغر امیدواراستاد علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمهدی مشکوراستادیار علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانزینت فرهادیدانش آموخته صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article20140411This study seeks to investigate the possibility of producing polypropylene composite- cotton stalk flour with various percentages of cotton stalk flour. Determining the best treatment in terms of physical and mechanical properties and exploring the effect of using cotton stalks in the production of the composites were among the major objectives of this study. Six treatments consisting of Polypropylene, 40, 55 and 70 percent level of cotton stalks and two fillers (cotton stalks with and without barks) were developed. Maleic anhydride modified polypropylene (3% wt) was applied to each treatment. The mixing and granulation of the plastic and cotton silk flour was carried out using twin screw extruder model 4815. After preparing and shearing of samples, the mechanical properties of composites including tensile strength, rupture modulus and elasticity modulus were calculated in accordance with D-6109 and ASTM D-7031 standards. In addition, water absorption and thickness swelling tests were performed according to D-570-98 standard. The results showed that an increase in the flour of cotton stalk reduced the tensile strength and rupture modulus on the one hand, and increased the bending elasticity modulus on the other hand. In terms of the performance of the filler, there was a significant difference between values of rupture modulus and elasticity modulus at 95% level whereas this difference was not significant for tensile strength. Moreover, this difference was significant for values of water absorption and thickness swelling. The maximum tensile strength belonged to T4 with 40 percent of cotton stalk bark fibers.در این مقاله به بررسی امکان ساخت چندسازه ساقه پنبه-پلیپروپیلن با درصدهای مختلف آرد ساقه پنبه پرداخته شده است. تعیین بهترین تیمار به لحاظ خواص فیزیکی و مکانیکی و بررسی اثر استفاده از پوست ساقه پنبه در ساخت چندسازه از اهداف مهم این تحقیق بود. شش تیمار شامل پلیپروپیلن، سه سطح 40، 55 و 70 درصد ساقه پنبه و دو سطح پرکننده (ساقه پنبه با پوست و بدون پوست) تهیه گردید. از ماده جفتکننده مالئیکانیدرید پلیپروپیلن به میزان 3 درصد وزنی در هر تیمار استفاده شد. عملیات اختلاط و گرانول سازی پلاستیک و آرد ساقه پنبه بهوسیله دستگاه اکسترودر دو ماردونه مدل 4815 انجام گرفت. پس از تهیه و برش نمونههای آزمونی خواص مکانیکی چندسازهها شامل کشش، مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته مطابق استاندارد 6109D- وASTM D-7031 انجام شد. همچنین آزمون جذب آب و واکشیدگی ضخامت مطابق استاندارد 98-570-D انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش مقدار آرد ساقه پنبه مقاومت کششی و مدول گسیختگی کاهش مییابد، درحالیکه مدول الاستیسیته خمشی افزایش یافت. به لحاظ عملکرد نوع پرکننده برای مقادیر مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته در سطح 95 درصد اختلاف معنیدار وجود داشت، ولی برای مقاومت کششی اختلاف معنیدار مشاهده نشد. بهعلاوه برای مقادیر جذب آب اختلاف معنادار مشاهده شد. بیشترین مقادیر مقاومتی مربوط به تیمار 4 با 40 درصد الیاف ساقه پنبه با پوست بود.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_10620_164ce92afadd1a5a0660ff6aa2a3a6f3.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321The potential of acid pre-hydrolyzed Soda-AQ process to manufacture highly purified α-celluloseپتانسیل فرآیند سودا-آنتراکینون پیش استخراج اسیدی شده در تولید آلفا-سلولز بسیار خالص1621721189810.22092/ijwpr.2015.11898FAمصطفی نیکخواه دافچاهیدانشجوی کارشناسی ارشد، صنایع خمیر و کاغذ دانشگاه علوم کشاورزی و منایع طبیعی گرگانحسین رسالتیاستاد گروه چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.Journal Article20141224This research was performed to evaluate the potential of acid pre-hydrolysis soda-AQ process for the production of dissolving pulp including high α-cellulose content from Populus deltoides. To achieve the aim, a pre-hydrolysis liquor containing 0.06% acid sulfuric, soda-AQ pulping, and OD0ED1 bleaching sequence were used. The results show that using at least 0.40 kappa factor at D0 stage was necessary to gain access a high quality dissolving pulp including characteristics like having brightness level and α-cellulose content higher than 86% and 98%, respectively. A kappa reduction of 40.3% was achieved by performing a single stage oxygen delignification after soda-AQ pulping to drop kappa number of pulp from 14.1 to 8.4 prior to entrancing the pulp into the final bleaching stage. The results illustrated that producing acid pre-hydrolyzed soda-AQ dissolving pulp including high α-cellulose content and brightness, and even viscosity is completely feasible through controlling and optimizing the acid pre-hydrolysis, pulping, oxygen delignification stages, and D0ED1 bleaching sequence.این تحقیق با هدف ارزیابی پتانسیل فرایند سودا-آنتراکینون پیش استخراج اسیدی شده در راستای تولید آلفا-سلولز خالص از گونه صنوبر دلتوئیدس صورت گرفته است. برای نیل به این هدف از یک مایع پیش استخراج محتوی کاتالیزور اسیدی (06/0% اسید سولفوریک)، فرآیند خمیرسازی سودا-آنتراکینون و یک سیستم رنگ بری عاری از کلر عنصری دارای توالی D0ED1 استفاده شد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که برای دست یابی به یک خمیر حل شونده بسیار خالص با مقدار آلفا-سلولز بیشتر از 98% و درجه روشنی بالاتر از 86%، استفاده از حداقل مقدار فاکتور کاپای 4/0 ضروری است. علاوه بر این، با استفاده از روش مدرن لیگنین زدایی با اکسیژن، امکان دست یابی به یک کاهش 3/40 درصدی عدد کاپا در پیش از مرحله رنگ بری نهایی حاصل شد و عدد کاپا از 1/14 به 4/8 رسید. نتایج نشان داد که حصول یک خمیر حل شونده با خصوصیاتی نظیر آلفا-سلولز خالص، سطح درجه روشنی بالا و ویسکوزیته قابل قبول از طریق استفاده از فرایند سودا-آنتراکینون پیش استخراج اسیدی شده، لیگنین زدایی با اکسیژن و توالی رنگ بری D0ED1 از گونه صنوبر کاملاً میسر می باشد.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11898_d757cf06e19fc6347abf4bde99092aa1.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات علوم چوب و کاغذ ایران1735-091330120150321Evaluate the effect of oil-heat treatment of Fir species on contact angle and adhesion strength of water based clear and acid catalyzed transparent coatارزیابی تأثیر تیمار روغنگرمایی چوب نراد بر زاویه تماس قطره و مقاومت چسبندگی شفافپوشههای کیلر پایهآب و نیمپلیاستر1731811189710.22092/ijwpr.2015.11897FAمحمد صالح حسینی فرددانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندرانسعید خجسته خسرودانشجوی کارشناسی ارشد علوم و تکنولوژی صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهرانبهبود محبیگدانشیار، گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندرانJournal Article20141223In this research the effect of oil-heat treatment of Fir species (Abies spp) on contact angle and adhesion strength of organic solvent based and water based coating (acid catalyzed and acrylic water based coating) were investigated. Soy oil was used for the heat treatment modification. Modification process of samples were done at two time, 12 and 15 hours with temperature of 180°C. Control and modified samples were covered with acid catalyzed and acrylic water based coating. Contact angle of water was measured before and after treatment. Adhesion strength of coating was determined according to ASTM 4541 standard. Obtained results of contact angle and adhesion strength were compared with the control samples. The results showed that modification process of oil-heat treatment increased contact angle. This increase continued by increasing treatment time. Increasing contact angle reduced wettability of samples’ surface. On the other hand oil-heat treatment of wood, decreased adhesion strength of coating. The lowest value of adhesion strength was observed in the modification process of 15 hours. Results of comparing coating revealed that acid catalyzed coating had higher adhesion strength than acrylic water based coating but generally no significant differences was observed between these coating.در این پژوهش تأثیر تیمار روغنگرمایی گونه چوبی نراد (Abies spp.) بر زاویه تماس قطره و مقاومت چسبندگی پوششهای پایه آب و حلال آلی (کیلر آکریلیک پایه آب و نیمپلیاستر) مورد بررسی قرار گرفت. به منظور اصلاح حرارتی چوب به روش روغنگرمایی، از روغن سویا استفاده شد. فرآیند اصلاح روغن گرمایی نمونهها در دو زمان 12 و 15 ساعت تحت حرارت 180 درجه سانتیگراد انجام پذیرفت. نمونههای شاهد و اصلاحشده توسط دو نوع پوشش نیمپلیاستر و آکریلیک پایه آب پوشش داده شدند. زاویه تماس قطره با روش قطره گذاری آب قبل و بعد از تیمار صورت گرفت. مقاومت چسبندگی پوشش بر طبق استاندارد ASTM D-4541 اندازهگیری شد. نتایج حاصل از اندازهگیری زاویه تماس قطره و مقاومت چسبندگی پوشش با نمونههای شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که تیمار روغنگرمایی چوب باعث افزایش زاویه تماس قطره شده و با افزایش زمان تیمار، این روند صعودی ادامه مییابد که نتیجه آن کاهش ترشوندگی سطح نمونهها است. از طرف دیگر با تیمار روغنگرمایی چوب مقاومت چسبندگی پوشش در هر دو نوع پوشش کاهش یافته است و کمترین مقدار آن در زمان 15 ساعت مشاهده گردید. در مورد نوع پوشش نیز نمونههای پوشش داده شده با نیمپلیاستر مقاومت چسبندگی بالاتری داشتند اما در حالت کلی اختلاف قابلتوجهی بین مقاومت چسبندگی دو پوشش نیمپلیاستر و آکریلیک پایه آب مشاهده نگردید.https://ijwpr.areeo.ac.ir/article_11897_cf3749957b69d4a5b266e530ede9d1e4.pdf