مدیریت و اقتصاد چوب
حامد احمدی؛ آژنگ تاج دینی؛ شادمان پورموسی؛ امیر لشگری؛ مهران روح نیا
چکیده
سابقه و هدف: بیماری کووید- 19 صنایع گوناگون فراوردههای چوبی را در جنبههای مختلفی از قبیل دسترسی به ماده اولیه، زنجیره عرضه، تولید و میزان فروش محصول و حتی ترجیحات مشتریان، دچار چالشهای جدی نمود؛ بنابراین به نظر میرسد که در دوران پسا کرونا، این صنایع نیازمند سیاستهای حمایتی دولت میباشند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی نقش ...
بیشتر
سابقه و هدف: بیماری کووید- 19 صنایع گوناگون فراوردههای چوبی را در جنبههای مختلفی از قبیل دسترسی به ماده اولیه، زنجیره عرضه، تولید و میزان فروش محصول و حتی ترجیحات مشتریان، دچار چالشهای جدی نمود؛ بنابراین به نظر میرسد که در دوران پسا کرونا، این صنایع نیازمند سیاستهای حمایتی دولت میباشند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجیگر و حمایت دولت در رابطه با بازنگری در برخی از سیاستهای اتخاذ شده از قبیل راهبردهای سرمایهگذاری، ایجاد تابآوری در صنایع و آشنایی و ارتقاء دانش مالی مدیران این صنایع برای افزایش میزان تولید محصولات متنوع مبلمان چوبی در دوران پسا کرونا انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش ازنظر ماهیت، بنیادی-کاربردی و ازنظر نوع تحقیق، جزء تحقیقات آمیخته شامل متغیرهای کمی و کیفی است. جامعه مورد مطالعه را 180 نفر از مدیران شرکتهای تولیدی مبلمان اداری و منزل مستقر در استانهای تهران و البرز تشکیل دادند که از طریق فرمول کوکران از میان آنها 120 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات مقدماتی برحسب نیاز از روشهای میدانی- کتابخانهای استفاده میشود، ابزار اصلی گردآوری اطلاعات برای این تحقیق پرسشنامه تأیید شده از سوی خبرگان دانشگاهی در نظر گرفته شده است. پرسشنامه مورد استفاده دربرگیرنده 22 سؤال مربوط به متغیرهای تحقیق، شامل تابآوری، حمایت دولت بهعنوان متغیر تعدیلکننده، راهبردهای سرمایهگذاری، دانش مالی و جهش تولید است. همچنین مقیاس مورد استفاده، مقیاس لیکرت 5 گزینهای است. در این پژوهش، برای تعیین پایایی پرسشنامه و روایی همگرا از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده استفاده شد. بهمنظور تحلیل ساختار درونی پرسشنامه و کشف عوامل تشکیلدهنده هر سازه یا متغیر مکنون، از ابزار تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. همچنین برای بررسی و تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS و برای بررسی روابط بین متغیرها از روش معادلات ساختاری بر مبنای بهکارگیری نرمافزار Smart -Pls استفاده شده است. نتایج: نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین متغیرها، نشان میدهد در سطح معنیداری 1 درصد بیشترین همبستگی بین متغیرهای دانش مالی با راهبردهای سرمایهگذاری است و کمترین همبستگی بین متغیرهای حمایت دولت با جهش تولید است. همچنین، بررسی پایایی پرسشـنامه، نشان میدهد که پایایی و روایی همگرا در سؤالات وجود دارد. نتایج حاصل از بررسی مدل اندازهگیری با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، بازگوکننده این مطلب است که گویههای مدل بهدرستی تعریف شده و حذف هیچیک از آنان توصیه نمیگردد، زیرا مقادیر بارهای عاملی از حداقل مقدار قابل قبول آن یعنی 3/0 بالاتر است. این مطالعه نشان داد که بین راهبردهای سرمایهگذاری، تابآوری و دانش مالی بهعنوان متغیرهای مستقل و جهش مثبت بهعنوان متغیر وابسته ارتباط مثبت و معنیداری وجود دارد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مؤلفه حمایت دولت نیز با جهش تولید ارتباط مثبت و معنیداری دارد. در رابطه با نقش حمایت دولت بهعنوان متغیر میانجی در ارتباط بین راهبردهای سرمایهگذاری، تابآوری و دانش مالی بر روی جهش تولید صنعت مبلمان چوبی، نتایج نشاندهنده ارتباط مؤثر است. در تمامی این فرضیههای تحقیق، سطح معناداری آزمون p-value دارای مقداری کمتر از 5% شده و مقدار T خارج از بازه (96/1 ،96/1-) بوده، ازاینرو با ضریب اطمینان 95% تأثیرگذاری معنیدار است. نتیجهگیری: نتایج حاصل از این تحقیق، آشکار کرد که در دوران پسا کرونا، صنایع مبلمان چوبی ممکن است با تحولات و تغییرات جدید روبرو شود. این تغییرات میتوانند شامل تغییر در نیازها و سلایق مشتریان، روند بازاریابی و فروش محصولات، استفاده از محصولات دوستدار محیطزیست، تغییر در ساختار شرکتها و ضرورت ایجاد هلدینگهای صنعتی، ضرورت استفاده از فناوریهای جدید در تولید محصولات متنوع صنایع مبلمان و دکوراسیون، توجه بیشتر بر ساختارهای درونی شرکت برای بالا بردن میزان تابآوری و استفاده از مدیرانی با دانش مالی گسترده برای مقابله با نوسان داراییهای مالی شرکت باشند. همچنین، در دوران پسا کرونا، حمایت دولت از صنایع مبلمان چوبی میتواند نقش مهمی در تأثیر راهبردهای سرمایهگذاری، تابآوری و دانش مالی بر روی جهش تولید این صنایع ایفا کند.