شناسنامه علمی شماره
مقاله پژوهشی
حجت همت آبادی؛ مهراب مدهوشی؛ ابوالقاسم خزائیان؛ قنبر ابراهیمی
چکیده
در این پژوهش مقاومت به خمش و برشی چندسازه ساختمانی با لایههای چوبی متقاطع (CLT) سهلایه ساختهشده از ترکیب گونه پهنبرگ صنوبر (Populus deltoides) و راش (Fagus orientalis) با استفاده از روش تجربی بررسی گردید. نمونههای آزمایشگاهی با نسبتهای طول به ضخامت 6، 10، 15، 20 و 25 و پهنای 30 سانتیمتر و ضخامت 6 سانتیمتر در هر دو جهت اصلی و فرعی پنل ساخته شدند ...
بیشتر
در این پژوهش مقاومت به خمش و برشی چندسازه ساختمانی با لایههای چوبی متقاطع (CLT) سهلایه ساختهشده از ترکیب گونه پهنبرگ صنوبر (Populus deltoides) و راش (Fagus orientalis) با استفاده از روش تجربی بررسی گردید. نمونههای آزمایشگاهی با نسبتهای طول به ضخامت 6، 10، 15، 20 و 25 و پهنای 30 سانتیمتر و ضخامت 6 سانتیمتر در هر دو جهت اصلی و فرعی پنل ساخته شدند و مقاومت آنها با استفاده از آزمون خمش سه نقطهای بر اساس استاندارد 198 ASTM D بررسی شد. همچنین با استفاده از روش اجزای محدود با نرمافزار آباکوس، نمونههای پنل CLT تحت بار خمشی مدلسازی شدند. نتایج نشان داد که با افزایش نسبت طول به ضخامت تیر از 6 تا 25، مقدار میانگین مدولالاستیسیته (MOE) و مقاومت خمشی (MOR) CLTها در هر دو جهت اصلی و فرعی افزایش یافت. بعکس میانگین مقاومت برشی ( ) نمونهها در هر دو جهت اصلی و فرعی پنل کاهش یافت. نتایج توزیع تنش نمونهها با روش اجزای محدود نشان داد که مکان و مقدار توزیع تنشهای خمشی و برشی هر لایه از پنل در جهت اصلی و فرعی پنل با یکدیگر متفاوت است و در جهت اصلی پنل CLT لایههای سطحی سهم بیشتری در تحمل بار نهایی دارند، اما در جهت فرعی پنل لایه وسط مهمترین نقش را در تحمل بار نهایی ایفا میکند. در این پژوهش نتیجهگیری شد که میتوان برای محاسبه مدولالاستیسیته و خمشی CLT از نمونههایی با نسبتهای طول به ضخامت بالاتر از 15 بر اساس استاندارد 198 ASTM D استفاده کرد. به همین دلیل اختلاف کمتر از 10 درصد بین نتایج مدول الاستیسیته حاصل از مدل سازی عددی و نتایج تجربی، مدولالاستیسیته CLT بر اساس روش اجزای محدود قابل پیشبینی بود.
مقاله پژوهشی
رحیم کاظمی؛ فرشید فرجی؛ هدایت اله امینیان؛ وحید وزیری
چکیده
در این تحقیق اثر افزودن ذرات تایر ضایعاتی بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته تراشه جهتدار ساخته شده از تراشههای گونه صنوبر بررسی شد. فاکتورهای ثابت این تحقیق عبارتند از: تراشههای گونه صنوبر (Populus deltoids)، رزین فنل فرمآلدهید (مقدار مصرف رزین در تراشهها 8 درصد وزن خشک تراشه و در خرده ضایعات تایر 10 درصد وزن خشک تایر)، تخته تراشه از نوع ...
بیشتر
در این تحقیق اثر افزودن ذرات تایر ضایعاتی بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته تراشه جهتدار ساخته شده از تراشههای گونه صنوبر بررسی شد. فاکتورهای ثابت این تحقیق عبارتند از: تراشههای گونه صنوبر (Populus deltoids)، رزین فنل فرمآلدهید (مقدار مصرف رزین در تراشهها 8 درصد وزن خشک تراشه و در خرده ضایعات تایر 10 درصد وزن خشک تایر)، تخته تراشه از نوع سه لایه (لایه رویی 25 درصد، لایه زیرین 25 درصد و لایه وسط 50 درصد وزنی)، ضخامت اسمی تختهها 16 میلیمتر، ابعاد 40×40 سانتیمتر، دانسیته 75/0 گرم بر سانتیمتر مکعب. فاکتورهای متغیر عبارتند از: درصد اختلاط ضایعات تایر با تراشه های صنوبر در چهار سطح مختلف (100:0، 95:5، 90:10، 85:15) و اندازه ذرات خرده ضایعات تایر (با مشهای 8، 18 و 45). خواص فیزیکی و مکانیکی تختههای آزمونی بر پایه استاندارد اروپایی (EN300) برای تولید تخته تراشه جهتدار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات در مقدار و اندازه ذرات تایر تاثیر معنیداری در ویژگیهای فیزیکی و مکانکی تخته تراشه جهتدار داشت. افزایش حضور خرده ضایعات تایر در تخته تراشهها سبب کاهش مقاومتهای مکانیکی و بهبود واکشیدگی ضخامت تختهها گردید. کمترین مقدار مقاومتهای مکانیکی در حداکثر حضور ضایعات تایر (15 درصد) و در اندازه ذرات تایر با مش 45 حاصل گردید. به طور کلی تخته تراشههای حاوی خرده ضایعات تایر میتواند الزامات مورد نظر استاندارد EN-300 را تامین نماید.
مقاله پژوهشی
میررضا موسوی؛ اصغر تابعی؛ مصطفی معدنی پور؛ محمد فارسی
چکیده
در این پژوهش، اثر آرد و زغال پوسته گردو بر ویژگیهای کاربردی چندسازههای چوب پلاستیک حاصل از آن بررسی شد. برای این منظور، آرد و زغال پوسته گردو در سه سطح 20، 30 و 40 درصد، با پلیاتیلن سنگین توسط دستگاه مخلوطکن داخلی Brabender طی فرایند اختلاط مذاب مخلوط و بعد نمونههای آزمونی استاندارد با استفاده از روش قالبگیری تزریقی ساخته شدند. ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر آرد و زغال پوسته گردو بر ویژگیهای کاربردی چندسازههای چوب پلاستیک حاصل از آن بررسی شد. برای این منظور، آرد و زغال پوسته گردو در سه سطح 20، 30 و 40 درصد، با پلیاتیلن سنگین توسط دستگاه مخلوطکن داخلی Brabender طی فرایند اختلاط مذاب مخلوط و بعد نمونههای آزمونی استاندارد با استفاده از روش قالبگیری تزریقی ساخته شدند. خواص مکانیکی شامل مقاومت کششی و خمشی، مدول کششی و خمشی و مقاومت به ضربه فاقدار اندازهگیری شد. خواص فیزیکی شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامت 24 ساعته ارزیابی و تصاویر میکروسکوپ الکترونی نیز بررسی گردید. نتایج نشان داد که مقاومت خمشی و مقاومت به ضربه فاقدار چندسازه حاوی 40 درصد آرد پوسته گردو از نمونههای حاوی 40 درصد زغال پوسته گردو بالاتر بود. همچنین با افزایش آرد و زغال پوسته گردو از 20 به 30 درصد، مقاومت خمشی بهترتیب 3/3 و 1/6 درصد افزایش یافت و با افزایش آرد و زغال پوسته گردو از 20 به 40 درصد، مدول خمشی بهترتیب 9/51 و 8/63 درصد افزایش یافت. دیگر نتایج حاصل از مقاومت مکانیکی حکایت از آن دارد که با افزایش زغال پوسته گردو از 20 به 40 درصد، مقاومت و مدول کششی بهترتیب 9/22 و 7/109 درصد افزایش یافت و با افزایش آرد و زغال پوسته گردو از 20 به 40 درصد، مقاومت به ضربه فاقدار بهترتیب 6/6 و 4/5 درصد کاهش یافت. نتایج حاصل از ویژگیهای فیزیکی نشان داد که با افزایش آرد و زغال پوسته گردو از 20 به 40 درصد، جذب آب 24 ساعت بهترتیب 2/19 و 4/8 درصد و واکشیدگی ضخامت 24 ساعت بهترتیب 6/53 و 7/46 درصد کاهش یافت.
مقاله پژوهشی
سامان قهری؛ رضا حاجی حسنی؛ کامیار صالحی؛ فرداد گلبابائی
چکیده
در این تحقیق به منظور به دست آوردن بهترین درصدهای مورد استفاده در ساخت فرآورده سیمانی، از مغز کنف و مخلوط مغز و پوست کنف با درصدهای (10، 15 و 20) چندسازه چوب سیمان ساخته شد. کلریدکلسیم به عنوان تسریع کننده و سیمان پرتلند تیپ 2 در ساخت چندسازه سیمانی استفاده گردیدند. کلرید کلسیم و آب با هم مخلوط شدند و بعد ذرات کنف (مغز کنف و مخلوط مغز و پوست ...
بیشتر
در این تحقیق به منظور به دست آوردن بهترین درصدهای مورد استفاده در ساخت فرآورده سیمانی، از مغز کنف و مخلوط مغز و پوست کنف با درصدهای (10، 15 و 20) چندسازه چوب سیمان ساخته شد. کلریدکلسیم به عنوان تسریع کننده و سیمان پرتلند تیپ 2 در ساخت چندسازه سیمانی استفاده گردیدند. کلرید کلسیم و آب با هم مخلوط شدند و بعد ذرات کنف (مغز کنف و مخلوط مغز و پوست کنف) با درصدهای مختلف به آن اضافه شدند. در مرحله بعد سیمان به این ترکیب افزوده شد و مواد کاملاً با هم مخلوط و یکنواخت شدند. ترکیب آماده شده داخل قالبهای چوبی ریخته شد و نمونههای کنف-سیمان ساخته شدند. نتایج به دست آماده از ارزیابی مکانیکی فرآوردههای کنف-سیمان نشان دادند که بیشترین مقاومت خمشی مربوط به نمونههای ساخته شده با 10 درصد مخلوط مغز و پوست کنف و بیشترین مدول الاستیسیته نیز مربوط به نمونههای ساخته شده با 10 درصد مغز کنف میباشند. نتایج این پژوهش، قابلیت استفاده از ذرات کنف در تولید فرآورده های سیمانی را نشان دادند.
مقاله پژوهشی
رامین ویسی؛ محمد حسین حبیب پوریان
چکیده
این تحقیق برای شناسایی و مقایسه ترکیبات آلی موجود در چوب و پوست ممرز و انجیلی با استفاده از فنون کروماتوگرافی گازی و طیفسنجی جرمی انجام شد. به همین منظور، نمونههای آزمونی از این دو گونه و از منطقه جنگلداری نوشهر بهصورت تصادفی انتخاب گردید. ابتدا طبق آزمونهای استاندارد TAPPI، از چوب و پوست این گونهها (هر یک بهصورت جداگانه) ...
بیشتر
این تحقیق برای شناسایی و مقایسه ترکیبات آلی موجود در چوب و پوست ممرز و انجیلی با استفاده از فنون کروماتوگرافی گازی و طیفسنجی جرمی انجام شد. به همین منظور، نمونههای آزمونی از این دو گونه و از منطقه جنگلداری نوشهر بهصورت تصادفی انتخاب گردید. ابتدا طبق آزمونهای استاندارد TAPPI، از چوب و پوست این گونهها (هر یک بهصورت جداگانه) آرد تهیه شد، سپس مواد استخراجی توسط حلال استون از آرد چوب جداسازی گردید. آنگاه باقیمانده مواد استخراجی به داخل یک ویال شیشهای منتقل و به آن واکنشگر BSTFA اضافه شد. نمونهها بعد از آمادهسازی به دستگاه GC-MS تزریق شدند. برای شناسایی ترکیبات نیز از دیاگرام زمان بازداری، محاسبه ضریب کواتس و جدول آدامز استفاده شد. نتایج حاصل از کروماتوگرامهای GC-MS نشان داد که در چوب و پوست ممرز بهترتیب 19 و 25 ترکیب قابل شناسایی است که اکتا متیل سیکلوتترا سیلواکسان و بیس (2-اتیل هگزیل) فتالات بهعنوان مهمترین ترکیبات مشترک بین چوب و پوست ممرز هستند. در چوب و پوست انجیلی نیز بهترتیب 66 و 18 ترکیب شناسایی شد که ترکیبات دکان، دو دکان، تترا دکان، هگزا دکان، 1 و 2-بنزن دی کربوکسیلیک اسید و بیس (2-اتیل هگزیل) فتالات ترکیبات مشترک بین چوب و پوست انجیلی بودند. برخی از این ترکیبات میتوانند اهمیت زیادی در مصرف و دوام چوب انجیلی و ممرز داشته باشند. مقایسه کروماتوگرامها نیز نشان داد که ترکیب بیس (2-اتیل هگزیل) فتالات بهصورت مشترک در چوب و پوست ممرز و انجیلی وجود دارد.
مقاله پژوهشی
نگین قهرانی؛ نورالدین نظرنژاد؛ امید رمضانی؛ قاسم اسدپور
چکیده
بازسازی سلولز بهروش انحلال مستقیم در حلال، اساساً شامل پیشتیمار سلولز با یک حلال است که زنجیرهای سلولز را واکشیده میکند و منجر به سستسازی مولکولهای سلولز میشود. محلولهای آبی بر پایه سدیم هیدروکسید (NaOH) یک حلال سلولزی ارزان، غیر فرار، غیر سمی و دوستدار محیطزیست با قدرت انحلال سریع در دمای پایین است. سازوکار انحلال ...
بیشتر
بازسازی سلولز بهروش انحلال مستقیم در حلال، اساساً شامل پیشتیمار سلولز با یک حلال است که زنجیرهای سلولز را واکشیده میکند و منجر به سستسازی مولکولهای سلولز میشود. محلولهای آبی بر پایه سدیم هیدروکسید (NaOH) یک حلال سلولزی ارزان، غیر فرار، غیر سمی و دوستدار محیطزیست با قدرت انحلال سریع در دمای پایین است. سازوکار انحلال سلولز در این حلال هنوز کاملاً مشخص نیست، زیرا پارامترهایی مانند دما، تبلور و درجه پلیمریزاسیون سلولز وجود دارد که بر حلالیت سلولز در سیستم NaOH / اوره تأثیر میگذارد. ازاینرو، این پژوهش به بررسی تأثیر تغییرات فاکتور کاپا در رنگبری با دیاکسید کلر بر انحلال خمیرکاغذ حاصل از الیاف بازیافتی کارتن کنگرهای کهنه (OCC)، مطالعه ترکیبات شیمیایی (لیگنین و همیسلولز) و درجه بسپارش سلولز پرداخت. نتایج نشان داد با کاهش هرچه بیشتر لیگنین میزان انحلال کاهش مییابد و این کاهش انحلال در میزان لیگنین زیر 3 درصد شدیدتر است (کاهش از 44% به حدود 37% انحلال). بنابراین به نظر میرسد که طی فرایند رنگبری و حذف قسمتی از لیگنین و همیسلولز، بخشی از سلولز با درجه بسپارش کم نیز خارج میشود و میانگین بسپارش سلولز باقیمانده افزایش مییابد که در برابر پدیده انحلال خمیرکاغذ مقاومت بیشتری دارد. با افزایش فاکتور کاپا (به 2/0 و 3/0)، در مقادیر درصد انحلال و همیسلولز تغییر چندانی مشاهده نشد. بهطورکلی به نظر میرسد لیگنین و درجه بسپارش تنها عوامل مؤثر بر میزان انحلال خمیرکاغذ OCC و سلولز نیستند و میزان همیسلولز نیز میتواند تأثیرگذار باشد.
مقاله پژوهشی
فرزین خاصی پور؛ آژنگ تاج دینی؛ شادمان پورموسی؛ مهران روح نیا؛ وحید رضا صفدری
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صنعت شرکتهای تولیدی در صنعت کفپوش لمینیت از بعد رقابتپذیری با استفاده از آزمونهای ناپارامتری است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و افراد مطلع در دو حوزه رقابتپذیری و ساختار صنعت کفپوش لمینیت، مدیران در شرکتهای تولیدکننده و واردکننده این محصول و مشتریان عمده کفپوش لمینیت بودند ...
بیشتر
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صنعت شرکتهای تولیدی در صنعت کفپوش لمینیت از بعد رقابتپذیری با استفاده از آزمونهای ناپارامتری است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و افراد مطلع در دو حوزه رقابتپذیری و ساختار صنعت کفپوش لمینیت، مدیران در شرکتهای تولیدکننده و واردکننده این محصول و مشتریان عمده کفپوش لمینیت بودند روش نمونهگیری، بهصورت تصادفی طبقهبندیشده، میباشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. برای تعیین شاخصهای تأثیرگذار ضمن مطالعه منابع موجود و استفاده از مدل پورتر، بهعنوان مدل پایه بعد از انجام مطالعات لازم و تحلیل عاملی، الگوی مفهومی تحقیق در قالب سه معیار اصلی شامل عوامل محیطی، عوامل درونسازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی و 9 زیر معیار طراحی شد. پس از انجام مطالعات لازم، تنظیم پرسشنامه محقق ساخت و تحلیل عاملی دادهها، الگوی مفهومی تحقیق طراحی و با انجام یک تحقیق میدانی و تحلیل نتایج با استفاده از آزمونt- استیودنت و آزمون فریدمن ارتباط بین رقابتپذیری کفپوش لمینیت با سه عامل و 9 زیر شاخص بررسی قرار گرفتند. پایایی دادههای بهدستآمده با روش آلفای کرون باخ مورد تائید قرار گرفت. میانگین کلیه شاخصهای مورد بررسی بر اساس نتایج آمار توصیفی در حد متوسط ارزیابی شدند بر اساس نتایج آزمون t، عوامل محیطی، عوامل درونسازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی نقشی بیشتر از حد متوسط بر رقابتپذیری در صنعت کفپوش لمینیت دارند. همچنین بر اساس آزمون فریدمن اولویتبندی شاخصها به ترتیب عامل محیطی، عامل ایجاد ارزش ادراکی و عامل درونسازمانی به دست آمد. تحریمهای کشورهای بیگانه و سیاستهای داخلی کشور دو جزء اصلی عامل محیطی هستند.