مطالب عمومی
شناسنامه علمی شماره
حفاظت و اصلاح چوب
حفاظت و اصلاح چوب
امیر محمد نهفته استرآبادی؛ داود رسولی؛ تقی طبرسا؛ ابوالقاسم خزاعیان
چکیده
سابقه و هدف: چوب بعنوان یک مادهای آلی توسط عوامل مخربی همچون قارچها و حشرات دچار تخریب می گردد. یکی از راههای حفاظت در برابر این عوامل، تیمار چوب آلات با مواد حفاظتی می باشد. استفاده از مواد حفاظتی محلول در آب به دلیل مزایایی زیادی که دارد بسیار متداول میباشد. استفاده از چوب آلات تیمار شده با این مواد حفاظتی در محیط های بیرونی، آنها ...
بیشتر
سابقه و هدف: چوب بعنوان یک مادهای آلی توسط عوامل مخربی همچون قارچها و حشرات دچار تخریب می گردد. یکی از راههای حفاظت در برابر این عوامل، تیمار چوب آلات با مواد حفاظتی می باشد. استفاده از مواد حفاظتی محلول در آب به دلیل مزایایی زیادی که دارد بسیار متداول میباشد. استفاده از چوب آلات تیمار شده با این مواد حفاظتی در محیط های بیرونی، آنها را در معرض آبشویی و هوازدگی قرار می دهد. استفاده از پوشش ها میتواند روشی کارآمد در این زمینه باشد. در این تحقیق، کارایی دو پوشش شفاف آکریلیکی و آلکیدی جهت افزایش مقاومت به هوازدگی نمونههای چوبی تیمار شده با مواد حفاظتی محلول در آب مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق از نمونههای چوبی سالم و بدون عیب از چوب صنوبر دلتوئیدس با ابعاد 12×10×2 سانتی متر (L،T،R) تهیه و با مواد حفاظتی ACC (اسید مس-کروم)، CCB (مس- کروم-برون) وACQ-C (آلکالاین مش-کوات) به روش خلا/فشار اشباع شدند و در ادامه از رنگ ای شفاف آلکیدی و آکریلیکی برای پوشش دهی سطح نمونهها استفاده شد .و در نهایت پس از اعمال رنگ بر روی آن ها به مدت یکسال در معرض هوازدگی طبیعی قرار داده شدند.یافتهها: نتایج نشان داد نوع پوشش تاثیر معنیداری بر رنگ و مقاومت به چسبندگی نمونههای تیمار شده با مواد حفاظتی داشته است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که کلیه نمونه ها در اثر هوازدگی دچار تغییرات رنگی و کاهش مقاومت چسبندگی پوشش مورد استفاده شدهاند که در این بین شدت تغییر رنگ و تخریب نمونه های دارای پوشش آکریلیکی بیشتر از نمونه های آلکیدی بوده استنتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت رنگ آلکیدی عملکرد حفاطتی بهتری برای چوب های تیمار شده در برابر هوازدگی از خود نشان داد.
مقاله پژوهشی
فراورده های مرکب چوب
حانیه شوروزی؛ محمد شمسیان؛ علی بیات کشکولی؛ محمد دهمرده قلعه نو
چکیده
سابقه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی الوار تراشه موازی (PSL) ساخته شده از ضایعات نی و الوار روکش لایهای (LVL) حاصل از چوب صنوبر با پلیمر تقویتشده با الیاف شیشه (FRP) و رزین اپوکسی انجام شده است.مواد و روشها: متغیرمستقل الیاف GFRP در LVL و PSL و مقایسه آنها با حالت عدم استفاده از GFRP بود. ویژگیهای مکانیکی تختههای ساختهشده شامل مقاومت خمشی ...
بیشتر
سابقه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی الوار تراشه موازی (PSL) ساخته شده از ضایعات نی و الوار روکش لایهای (LVL) حاصل از چوب صنوبر با پلیمر تقویتشده با الیاف شیشه (FRP) و رزین اپوکسی انجام شده است.مواد و روشها: متغیرمستقل الیاف GFRP در LVL و PSL و مقایسه آنها با حالت عدم استفاده از GFRP بود. ویژگیهای مکانیکی تختههای ساختهشده شامل مقاومت خمشی (MOR) و مدولالاستیسیته (MOE) در پهنا و لبه نمونه آزمونی، مقاومت برشی، مقاومت فشاری موازی با الیاف، مقاومت فشاری عمود بر الیاف، چسبندگی داخلی و مقاومت نگهداری پیچ بهعنوان متغیرهای وابسته بررسی شدند. نتایج بهدستآمده در قالب طرح کاملاً تصادفی توسط نرمافزار SPSS)) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.نتایج: نشان داد در همه ویژگیهای مکانیکی مورد مطالعه، استفاده از GFRP موجب تقویت ویژگیهای مکانیکی در پانلهای PSL و LVL گردید. برای LVL اثر تقویت نمونهها با GFRP برای مدول گسیختگی در سطح یک درصد معنی دارشد و MOR برای پهنا و لبه نمونههای آزمونی به ترتیب افزایش 93% و 59% را نشان داد. مقدار MOE در هنگام تقویت با GFRP برای پهنا و لبه نمونههای آزمونی PSL به ترتیب افزایش 6/89 و 132 درصدی را نشان داد. برای LVL، مقدار MOE پهنا و لبه نمونه آزمونی پس از تقویت افزایش 54 و 5/95 درصدی داشته است. تقویت نمونههای آزمونی PSL موجب بهبود مقاومت برشی آنها به میزان 31 درصد شده است حالآنکه این مقدار برای LVL تنها 5/2 درصداست. در آزمون چسبندگی داخلی تقویت با GFRP موجب بهبودی 92 درصدی مقاومت چسبندگی داخلی نمونهها شد. مقاومت نگهداری پیچ در اثر تقویت نمونههای آزمونی با GFRP تا 27 درصد بهبود یافت.نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده میتوان اظهار داشت که استفاده از الیاف شیشه و رزین اپوکسی به نحو چشمگیری بر مقاومتهای مکانیکی تخته تراشه ساخته شده از نی و تخته الوار لایهای تأثیر مثبت داشته و امکان بهرهگیری از مواد اولیه نهچندان مرغوب نظیر نی و ضایعات لایههای چوبی صنوبر را فراهم آورده است.
فیزیک و مکانیک چوب
فیزیک و مکانیک چوب
محمد نجفیان اشرفی؛ علی حیدری؛ حامد جعفرزاده
چکیده
سابقه و هدف: چوب گردو(.Juglans regia L) در بسیاری از کشورها در آسیا، اروپا و آمریکا کشت می شود. دارای چوبی با مقاومت بالا و نقش زیبا می باشد از این چوب در صنایع مبلمان، پانل های ساختمانی ، صنایع روکش و کف پوش استفاده زیادی میشود. با توجه به اینکه ایران بعد از کشورهای چین و آمریکا در رتبه سوم دنیا در تولید میوه گردو می باشد. با توجه به فراوانی این ...
بیشتر
سابقه و هدف: چوب گردو(.Juglans regia L) در بسیاری از کشورها در آسیا، اروپا و آمریکا کشت می شود. دارای چوبی با مقاومت بالا و نقش زیبا می باشد از این چوب در صنایع مبلمان، پانل های ساختمانی ، صنایع روکش و کف پوش استفاده زیادی میشود. با توجه به اینکه ایران بعد از کشورهای چین و آمریکا در رتبه سوم دنیا در تولید میوه گردو می باشد. با توجه به فراوانی این گونه در ایران و کاربرد متنوع آن نیاز به تحقیق جامعی درباره خصوصیات فیزیکی و مکانیکی چوب این گونه در مناطق مختلف ایران ضروری به نظر می رسد. مواد و روش ها: نمونه برداری از دو مکان در ایران یکی از شمال شرقی کشور (مشهد) و دیگری در شمال غربی کشور (ماکو) صورت پذیرفت. سه درخت از هر منطقه به طور تصادفی برای انجام آزمایشات فیزیکی و مکانیکی با قطر تقریباً یکسان انتخاب و قطع شدند و تهیه تمام نمونه ها در ارتفاع بین 2 تا 4 متر از سطح زمین انتخاب شدند و آزمایشات فیزیکی بر اساس استاندارد ISO( 3129) و آزمایشات مکانیکی نمونه ها بر اساس استاندارد ASTM(D143-14) در رطوبت 12درصد انجام پذیرفت. تجزیه تحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار Graphpad Prism ورژن8 انجام شد.برای اختلاف معنی داربودن داده ها از ازمون (T test) استفاده شد.نتایج: در بررسی خصوصیات فیزیکی گردو در دو منطقه مشهد و ماکو دانسیته خشک گونه مشهد و ماکو به ترتیب برابر0/625 و 0/59 گرم بر سانتی متر مکعب وهم کشیدگی مماسی به ترتیب 9/77 و 8/78 و هم کشیدگی حجمی به ترتیب 16/26 و 15/42 بدست امد که تفاوت معنای داری بین انها وجود دارد ولی مورد هم کشیدگی طولی و شعاعی تفاوت معناداری بین چوب گردو دو منطقه مشاهده نشد.در تمامی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی چوب گردو مشهد بیشتر از گردو ماکو بود. نتایج خصوصیات مکانیکی گردو دو منطقه به ترتیب مقاومت خمشی 100/54 و 87/61 نیوتن بر میلی متر مربع و مدول الاستیسیته 10049/59و 7504/21 نیوتن بر میلی متر مربع بدست امد تفاوت معنی داری بین چوب گردو دو منطقه وجود دارد. دربقیه مقاومتهای به ترتیب مقاومت فشارموازی به الیاف 37/91 و 33/88 نیوتن بر میلی متر مربع، مقاومت برش موازی الیاف 9/15 و 8/95 نیوتن بر میلی متر مربع، کشش موازی الیاف 127/97و 125/83 نیوتن بر میلی متر مربع قدرت پیچ خوردگی در دو جهت مماسی 4031/01 و 3685/97 نیوتن و در جهت شعاعی 4218/63 و 0915/03 نیوتن و مقاومت به ضربه 27/81 و 25/24 کیلوژول بر متر مربع برای چوب گردو مشهد و ماکو بدست امد که تفاوت معناداری به ترتیب بین مقاومتهای قید شده دو منطقه وجود ندارد.با توجه به نتایج بدست امده در مورد دانستیه گردو دو منطقه ایران مقدار ان با نتایج بدست امده از گردو ایتالیا و شرق اروپا بسیار نزدیک است در مورد خواص مکانیکی نیز چوب گردو مشهد از لحاظ مقاومت خمش و مدول الاستیسیته با چوب گردو ترکیه بسیار نزدیک است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مقاومت های فیزیکی و مکانیکی چوب گردو واقع در مشهد بالاتر گردو منطقه ماکو کشور است که ما دلیل انرا به دانسیته خشک بالاتر و تفاوت شرایط اب و هوایی نسبت دادیم با توجه به مقاومت مکانیکی مناسب بدست آمده از گردو هر دو منطقه می توان از چوب این گونه در ایران و درصنایع روکش و مبلمان ، پانل ساختمانی و کف پوش استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
شیمی چوب
رامین ویسی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه با افزایش جمعیت، افزایش تقاضای مصرف کاغذ و فرآوردهای چوبی و همچنین محدودیت بیشتر مواد اولیه مصرفی، زراعت چوب با گونه های تند رشد مانند صنوبر و تبریزی جایگاه ویژه و طرفداران خاص خود را پیدا کرده است. این تحقیق با هدف شناسایی و مقایسه ترکیبات فنولی و اجزاء شیمیایی مواد استخراجی موجود در چوب تبریزی و صنوبر انجام شد. ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه با افزایش جمعیت، افزایش تقاضای مصرف کاغذ و فرآوردهای چوبی و همچنین محدودیت بیشتر مواد اولیه مصرفی، زراعت چوب با گونه های تند رشد مانند صنوبر و تبریزی جایگاه ویژه و طرفداران خاص خود را پیدا کرده است. این تحقیق با هدف شناسایی و مقایسه ترکیبات فنولی و اجزاء شیمیایی مواد استخراجی موجود در چوب تبریزی و صنوبر انجام شد. مواد و روش ها: در این تحقیق تعداد سه اصله درخت صنوبر و تبریزی دست کاشت بصورت تصادفی از منطقه نوشهر انتخاب و قطع گردید. از هر درخت سه دیسک تهیه شد، طبق آزمون های استاندارد TAPPI ابتدا آرد چوب و درصد مواد استخراجی آنها اندازه گیری شد. سپس مواد استخراجی توسط حلال استن از آرد چوب جدا سازی و باقیمانده مواد استخراجی به داخل یک ویال شیشه ای منتقل و به آن واکنش گر BSTFA اضافه گردید. برای شناسایی مواد استخراجی حدود 1 میلی گرم مواد استخراجی انتخاب و در یک لوله آزمایشگاهی با 30 میکرولیتر BSTFA مخلوط شد و حدود 15 میکرولیتر پیریدین خشک به آنها اضافه گردید. نمونه ها به مدت 1 ساعت در حمام بن ماری و دمای 70 درجه سانتیگراد قرار گرفته و برای آنالیز به دستگاه GC-MSتزریق شدند. نمونه ها در دستگاه GC-MS، با گروماتوگرافی گازی(GC) مدل 6890 Hp و طیف سنجی جرمی ( MS) مدل 5973 آنالیز شدند. نوع ستون: HP – 5 MS به طول 30 متر و قطر 25/. میلیمتر، نوع گاز حامل : هلیوم با سرعت mm 1 در دقیقه و برنامة دمایی آن بین oc260-60 به ازاء هر دقیقهoc 6 افزایش دما بود. برای محاسبه زمان بازداری ترکیبات فرار از جدول آلکان های نرمال C9 الی C19 استفاده شد. برای شناسایی ترکیبات نیز از دیاگرام زمان بازداری ، محاسبه ضریب کواتز و جدول آدامز ااستفاده شد. جهت ثبت کروماتوگرام و طیف جرمی مدت 30 دقیقه وقت مورد نیاز است. جهت محاسبه ضریب کواتز از جدول زمان بندی بازداری آلکان های نرمال و فرمول محاسبة ان استفاده شد.I = 100n+100 ( trx-trn ) / ( trn+1-trn ) I- = ضریب کواتز Tr n -= زمان بازداری آلکان نرمال -n = تعداد کربن های آلکان نرمال Trx - ، = زمان بازداری مادة مجهولیافته های تحقیق: نتایج این تحقیق نشان داد که در مواد استخراجی چوب صنوبر 68 ترکیب قابل شناسایی می باشد، به طوری که دی- لیمونن (26/30 %) ، بیس (2- اتیل هگزیل) فتالات (07/10 %)، گاما- سیتوسترول (06/1 %)، هگزادکانوئیک اسید (00/2 %)، گاما- ترپن (02/4 %)، بنزن متانول(94/0 %)، آگارواسپی رول(91/ %)، تترادکانوئیک اسید(19/0%) و 4-هیدروکسی-بنزوئیک اسید (68/3%) مهمترین ترکیبات هستند. درچوب تبریزی نیز 105 ترکیب شناسایی شد، بهطوری که لیمونن (62/25 %) ، آنیمول(29/5%)، گاما- ترپینن (38/3%)،1و2-بنزن دی کربوکسیلیک اسید(00/2 %)، بتا-میرسن(58/0 %)، 5-متیل-3-هپتانول(35/1%) و یس (2- اتیل هگزیل) فتالات (86/0 %) مهمترین ترکیبات هستند. نتیجه گیری: به طور کلی، مقایسه کروماتوگرام ها نیز نشان داد که 7 ترکیب لیمونن، بنزن متانول، گاما- ترپینن، آلفا ترپینول، بتا- بیس آبولن، هگزا دکانوئیک اسید و بیس(2-اتیل هگزیل) فتالات در چوب صنوبر و تبریزی بصورت مشترک وجود دارند. این ترکیبات میتواند نقش زیادی دردوام و مصارف این چوبها داشته باشند.به عنوان مهمترین ترکیبات شناسایی شدند.
مقاله پژوهشی
فیزیک و مکانیک چوب
ابراهیم خسروی؛ امیر لشگری؛ مهران روح نیا؛ احمد جهان لتیباری؛ آژنگ تاج دینی
چکیده
سابقه و هدف: از محدودیت های تشخیص میزان عمر مفید باقیمانده در اجزای سازههای در شرایط مصرف با روش های صوتی، عدم امکان محاسبه مدول الاستیسیته به دلیل امکان نداشتن خروج قطعه از سازه می باشد. بنابراین اکثر درجه بندیهای در حین مصرف در اجزای سازه هایی از قبیل بناهای تاریخی براساس سنجش سرعت صوت می باشد. در این ...
بیشتر
سابقه و هدف: از محدودیت های تشخیص میزان عمر مفید باقیمانده در اجزای سازههای در شرایط مصرف با روش های صوتی، عدم امکان محاسبه مدول الاستیسیته به دلیل امکان نداشتن خروج قطعه از سازه می باشد. بنابراین اکثر درجه بندیهای در حین مصرف در اجزای سازه هایی از قبیل بناهای تاریخی براساس سنجش سرعت صوت می باشد. در این تحقیق به محاسبه دانسیته کلی و ناحیه ای با روش میزان نفوذ میخ در تراورس های چوبی به منظور محاسبات مربوط به تشخیص میزان عمر مفید باقیماندهی آنها با تلفیق روش های موج تنش، ارتعاش طولی آزاد پرداخته شده است.مواد و روش ها: تعداد سه تراورس اشباع شده از شرکت راه آهن ایران و با ابعاد 15×25×260 سانتی متر که جنس آنها از گونه راش (Fagus orientalis) تهیه گردید و دانسیته به روش میزان نفوذ میخ در 5 نقطه از هر تراورس صورت پذیرفت (فاصله 50 سانتیمتری بین هر نقطه) و میانگین نتایج حاصل از 5 نقطه با نتایج حاصل از روش استاندارد ایزو 13910 مقایسه شد. آزمون موج تنش در همان نقاط 5 گانه تعیین دانسیته به روش میزان نفوذ برای تعیین مدول الاستیسیته ناحیه ای صورت پذیرفت و نتایج حاصل از هر نقطه، با مدول الاستیسیته کلی تیر مقایسه گردید. آزمون ارتعاش طولی در تیر دوسرآزاد نیز جهت محاسبه میرایی ارتعاش بر روی نمونه ها اجرا شد.نتایج: نتایج نشان داد بین مقادیر محاسبه شده با هر دو روش استاندارد ایزو 13910 و روش میزان نفوذ میخ در برآورد دانسیته اختلاف معنی داری در سطح 95% وجود نداشته و همبستگی مطلوب خطی بین نتایج حاصل از دو روش برقرار است. مطابق با نتایج سرعت صوت کلی تیر با سرعت صوت ناحیه ای آنها در هیچ یک از نقاط پنجگانه اندازه گیری شده تفاوت معنی داری در سطح 95% نداشت و بین مقادیر سرعت صوت کلی با هر یک از نقاط پنجگانه ناحیه ای همبستگی خطی برقرار بود. بین مقادیر مدول الاستیسیته کلی با مقادیر مدول الاستیسیته ناحیه ای محاسبه شده در هر یک از نقاط پنج گانه تفاوت معنی داری در سطح 95% وجود نداشت. همچنین بین مقادیر مدول الاستیسیته کلی با نتایج مدول الاستیسیته ناحیه ای در هر یک از نقاط پنج گانه نیز همبستگی خطی برقرار بود. بین مقادیر حاصل از مدول الاستیسیته کلی و میرایی ارتعاش هر یک از تراورس ها، همبستگی نمایی وجود داشت.نتیجه گیری: برابری دانسیته به روش استاندارد ایزو 13910 و روش میزان نفوذ میخ، و همچنین برابری مدول الاستیسیته ی مححاسبه شده به روش موج تنش و روش ارتعاش طولی آزاد، این امکان را فراهم می آورد که بدون خروج قطعه از سازه کلیه ی دیتاهای مورد نیاز جهت محاسبات میزان مقاومت باقیماندهی اجزای چوبی براساس استاندارد EN338 فراهم گردد.
مقاله پژوهشی
فراورده های مرکب چوب
امیر نوربخش؛ ابوالفضل کارگرفرد؛ علی نوربخش؛ فرداد گلبابائی؛ رضا حاجی حسنی؛ کامیار صالحی
چکیده
سابقه و هدف: استفاده از پسماندهای لیگنوسلولزیک کشاورزی بهعنوان مواد خام تکمیلی برای تولید محصولات کمپوزیت چوب میتواند توجیه اقتصادی مناسبی داشته باشد. این امر امکانپذیر خواهد بود اگر محصول تولیدی دارای کیفیت مطلوب و استاندارد باشد. بااینحال، با توجه به اینکه نوع مواد چوبی میتواند تأثیر تعیینکنندهای بر خواص فیزیکی و مکانیکی ...
بیشتر
سابقه و هدف: استفاده از پسماندهای لیگنوسلولزیک کشاورزی بهعنوان مواد خام تکمیلی برای تولید محصولات کمپوزیت چوب میتواند توجیه اقتصادی مناسبی داشته باشد. این امر امکانپذیر خواهد بود اگر محصول تولیدی دارای کیفیت مطلوب و استاندارد باشد. بااینحال، با توجه به اینکه نوع مواد چوبی میتواند تأثیر تعیینکنندهای بر خواص فیزیکی و مکانیکی محصول نهایی داشته باشد، بنابراین انجام مطالعات آزمایشگاهی و تحقیقات بهمنظور توصیه مواد خام برای مصرف در صنعت ضروری است. استفاده از پسماندهای لیگنوسلولزیک کشاورزی در صنایع محصولات کمپوزیت چوبی موضوع فعالیتهای تحقیقی مختلف در مناطق مختلف جهان در سالهای اخیر بوده است. در این تحقیق، بهمنظور بهبود خواص مکانیکی و فیزیکی چوب-پلاستیک، ذرات نانوکلی بهعنوان تقویتکننده و پسماندهای کلونی ذرت با چوب صنوبر استفاده شدهاند.مواد و روشها: در این تحقیق از ماده لیگنوسلولزی کوب ذرت به همراه چوب صنوبر بهعنوان تقویتکننده و همچنین اثر نانو رس در چندسازه پلیپروپیلن / چوب پلاستیک مورد بررسی قرار گرفته است. مقدار مواد سلولزی و کوب ذرت در 4 سطح ترکیب مواد (صفر، 25، 50 و 75 درصد کوب ذرت/ و ترکیب ذرات چوب صنوبر) به نسبت 40 مواد لیگنوسلولزی به 60 مواد پلیمری و سه سطح نانو رس (صفر، 2 و 4 درصد) در نظر گرفته شده است.ویژگیهای مقاومت کششی، خمشی و ضربه مطابق با آییننامه استاندارد ASTM اندازهگیری شدند. با استفاده از آزمون فاکتوریل دو عامله در قالب بلوکهای کامل تصادفی تجزیهوتحلیل آماری انجام شد و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن (DMRT) مورد بررسی قرارگرفت. مقدار پلیپروپیلن و ترکیب مواد به ترتیب 60 درصد و 40 درصد بود. نانوکلی در سه سطح 0، 2 و 4 درصد اضافه شد و مقدار عامل جفتکننده برای همه تیتراسیونها ثابت و تنظیم شده به 2 درصد بود. نمونههای کنترل با استفاده از مواد پلیپروپیلن تهیه شدند.نتایج: نتایج خواص مکانیکی شامل مقاومت کششی، مدول کششی و مقاومت خمشی نشان داده است که استفاده از ترکیب (75 درصد صنوبر و 25 درصد کوب ذرت) سبب افزایش مقاومتهای چندسازه نسبت به سایر تیمارها شده است. مقاومت به ضربه فاقدار در ترکیب (50 درصد صنوبر و 50 درصد کوب ذرت) خواص چندسازه نسبت به سایر تیمارها افزایش داشته است. همچنین استفاده از 2 درصد ذرات نانو رس نسبت به 4 درصد و تیمار شاهد سبب افزایش مقاومتها شده است.نتیجهگیری: با توجه به خواص مکانیکی و فیزیکی تمامی تیمارها، نمونههایی که از 25 درصد ضایعات ذرت و 75 درصد چوب صنوبر با 2 درصد نانوکلی تهیه شده بودند، نتایج بهتری نسبت به سایر تیمارها داشتند.