مقاله پژوهشی
مدیریت و اقتصاد چوب
شهاب بیات زاده؛ حمیدرضا طلایی
چکیده
سابقه و هدف: صنعت چوب، بهویژه در بخشهای مبلمان و دکوراسیون، یکی از صنایع کوچک اما با ظرفیت بالای کارآفرینی است که به دلیل بهرهبرداری غیرمسئولانه، با چالشهای متعددی در حوزه پایداری و تابآوری مواجه است. هدف این پژوهش شناسایی و اولویتبندی معیارهای انتخاب تأمینکنندگان پایدار و تابآور در صنعت مبلمان و دکوراسیون ایران است ...
بیشتر
سابقه و هدف: صنعت چوب، بهویژه در بخشهای مبلمان و دکوراسیون، یکی از صنایع کوچک اما با ظرفیت بالای کارآفرینی است که به دلیل بهرهبرداری غیرمسئولانه، با چالشهای متعددی در حوزه پایداری و تابآوری مواجه است. هدف این پژوهش شناسایی و اولویتبندی معیارهای انتخاب تأمینکنندگان پایدار و تابآور در صنعت مبلمان و دکوراسیون ایران است تا از طریق بهبود عملکرد زنجیره تأمین، به کاهش اثرات زیستمحیطی، افزایش بهرهوری و تضمین تداوم عرضه منابع کمک کند. این مطالعه در راستای پر کردن شکافهای علمی موجود در ارزیابی جامع تأمینکنندگان این صنعت طراحی شده است.
مواد و روشها: این پژوهش بهمنظور شناسایی و اولویتبندی معیارهای انتخاب تأمینکنندگان پایدار و تابآور در صنعت مبلمان و دکوراسیون انجام شده است. روش تحقیق بهصورت تحلیلی و کاربردی و با رویکرد توصیفی-پیمایشی طراحی شده است. ابتدا با مرور جامع ادبیات پژوهش، معیارهای اولیه مرتبط با انتخاب تأمینکنندگان شناسایی شدند. این معیارها در چهار دسته اصلی اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی و تابآوری قرار گرفتند و شامل 17 معیار بودند. بهمنظور تأیید معیارهای شناساییشده، از روش دلفی فازی استفاده شد. پرسشنامهای بر اساس معیارهای شناساییشده تهیه و میان 10 نفر از خبرگان صنعت مبلمان و دکوراسیون، شامل مدیران زنجیره تأمین و متخصصان محیطزیست، توزیع گردید. انتخاب خبرگان بر اساس تجربه کاری حداقل 15 سال و آشنایی با اصول پایداری و تابآوری انجام شد. پرسشنامهها در دو مرحله تحلیل شدند و به دلیل کاهش اختلاف نظر میان پاسخها به کمتر از 2/0، مرحله سوم متوقف گردید. برای وزندهی معیارها از روش بهترین-بدترین فازی استفاده شد. این روش با انتخاب مهمترین و کماهمیتترین معیارها و انجام مقایسههای زوجی، وزن هر معیار را محاسبه کرد. مدل بهدستآمده با استفاده از نرمافزار LINGO حل شد و نتایج نهایی رتبهبندی معیارها استخراج گردید. این روش با هدف کاهش خطاهای ذهنی و مدیریت عدم قطعیت در دادهها، رویکردی مناسب برای اولویتبندی در محیطهای پیچیده مانند صنعت چوب ارائه کرد.
نتایج: یافتهها نشان دادند که معیارهای مرتبط با تابآوری و زیستمحیطی در مقایسه با معیارهای اقتصادی و اجتماعی اهمیت بالاتری دارند. این اولویتبندی نشاندهنده نقش کلیدی این دو دسته معیار در مدیریت زنجیره تأمین چوب، بهویژه در مقابله با اختلالات و تضمین پایداری منابع طبیعی است. معیارهای بررسیشده شامل آگاهی از ریسک، استفاده پایدار از منابع، انعطافپذیری زنجیره تأمین، توانایی بازیابی، کنترل آلودگی، بهرهوری هزینه، تحویل بهموقع، ایمنی کارکنان، پاسخگویی، کیفیت، گواهینامههای زیستمحیطی، تأثیر بر جامعه، ثبات مالی، روابط با تأمینکننده، موقعیت جغرافیایی، فناوری، و شهرت بودند. معیار آگاهی از ریسک با وزن 171/0 و معیار استفاده پایدار از منابع با وزن 123/0 بهعنوان مهمترین عوامل شناسایی شدند. معیارهای انعطافپذیری زنجیره تأمین و توانایی بازیابی نیز در رتبههای بالاتر قرار گرفتند. در دسته اقتصادی، بهرهوری هزینه و تحویل بهموقع وزن بیشتری داشتند. معیارهای اجتماعی مانند ایمنی کارکنان و تأثیر بر جامعه در رتبههای پایینتری قرار گرفتند. همچنین معیارهای روابط با تأمینکننده و شهرت کمترین اهمیت را داشتند. این نتایج نشاندهنده تمرکز صنعت چوب بر تابآوری و حفاظت زیستمحیطی است، درحالیکه معیارهای اقتصادی و اجتماعی بهعنوان عوامل حمایتی در اولویتهای بعدی قرار گرفتهاند.
نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که در صنعتی مانند مبلمان و دکوراسیون، تابآوری و پایداری زیستمحیطی نقش کلیدی در انتخاب تأمینکنندگان ایفا میکنند. این پژوهش چارچوبی ارائه داده که میتواند به مدیران در ارزیابی جامع تأمینکنندگان کمک کند و به تصمیمگیری بهینه در راستای تضمین تداوم زنجیره تأمین و کاهش اثرات زیستمحیطی یاری رساند. پژوهشهای آتی میتوانند با بررسی شرایط جهانی و منطقهای معیارها، مدلهای پویاتری برای ارزیابی ارائه دهند.
مقاله پژوهشی
تبدیل شیمیایی
علی قاسمی چهاردهی؛ قاسم اسدپور؛ سید مجید ذبیح زاده؛ اسماعیل رسولی گرمارودی
چکیده
سابقه و هدف: مقدار سالیانه ضایعات مواد غذایی، حدود یکسوم مقدار تولید جهانی غذای خوراکی را شامل میشود. یکی از دلایل اصلی ضایعات مواد گوشتی، بیماری ایجاد شده توسط میکروارگانیسمها است. با استفاده از ردیابی پیوسته و لحظهای تخریب ماده غذایی، میتوان بهطور چشمگیری ضایعات را کاهش داد. یکی از روشهای اصلی شناسایی تغییر کیفیت ماده ...
بیشتر
سابقه و هدف: مقدار سالیانه ضایعات مواد غذایی، حدود یکسوم مقدار تولید جهانی غذای خوراکی را شامل میشود. یکی از دلایل اصلی ضایعات مواد گوشتی، بیماری ایجاد شده توسط میکروارگانیسمها است. با استفاده از ردیابی پیوسته و لحظهای تخریب ماده غذایی، میتوان بهطور چشمگیری ضایعات را کاهش داد. یکی از روشهای اصلی شناسایی تغییر کیفیت ماده غذایی درون بستهبندی، تغییر pH است. با بهکارگیری پلیمرهای طبیعی، حاوی مواد حساس به pH، میتوان از وضعیت مواد گوشتی داخل بستهبندی، اطلاع پیدا کرد. از مواد طبیعی حساس به pH ، آنتوسیانینها است. این پژوهش، به بررسی استفاده از ماده استخراجی از پوست بادمجان برای ساخت فیلم زیستی نانوسلولزی حساس به pH، بهعنوان نشاندهنده فساد گوشت داخل بستهبندی، پرداخته است.مواد و روشها: پوست بادمجان، پس از خرد شدن و عبور از الک، در دو روش مجزا (با و بدون اسید فرمیک)، تحت عصارهگیری قرار گرفت. مقدار آنتوسیانین، در هر روش، مورد بررسی قرار گرفت و سپس براساس مقدار آنتوسیانین بهدستآمده، روش مناسب عصارهگیری، انتخاب گردید. آنتوسیانین حاصل، بهعنوان ماده اصلی حساس به تغییرات pH، در درصدهای مختلف تا رسیدن به نتیجه مطلوب، برای ساخت فیلم نانوسلولزی، مورد استفاده قرار گرفت. در ساخت فیلم نانوسلولزی، آنتوسیانین با کمک دو نوع پلیمر اتصالدهنده عرضی، به نامهای پنتاسدیمتریفسفات و پلیوینیلالکل، در دو مسیر جدا، در داخل فیلم نانوفیبرسلولزی، با روش casting، در دمای 40 درجه سلسیوس، به مدت 72 ساعت در آون، تثبیت گردید. فیلم حاصل، بهعنوان نشانگر(Indicator) فساد گوشت، در فضای داخلی بستهبندی مواد گوشتی قرار گرفت. تعدادی از بستهبندیهای مذکور، سه روز در دمای محیط و تعدادی دیگر، هفت روز در یخچال قرار گرفتند. تغییر رنگ فیلمها در هر دو مورد، که نشان از آلودگی میکروبی گوشت بود، مشهود بود.یافتهها: نتایج نشان داد، مقدار آنتوسیانین در روش عصارهگیری با اسید فرمیک، دو برابر روش عصارهگیری بدون استفاده از اسید فرمیک است. آزمون L a b مربوط به فیلمهای نانوسلولزی، نشان داد که برای فیلمهای داخل بستهبندی پس از فساد گوشت، فاکتور b بهاندازه سه و نیم برابر، افزایش داشته است. بررسی فیلمها با کمک XRD، نشان داد اضافه شدن پلیمر اتصالدهنده و همچنین عصاره، باعث افزایش درجه کریستالیته فیلم نانوسلولزی میگردد. همچنین، بررسی فیلمها بهوسیله دستگاه FTIR نشان داد با افزودن پلیمرهای اتصالدهنده، گروههای عاملی جدید در فیلمنانوسلولزی، قبل و بعد از قرارگیری داخل بستهبندی، ایجاد میشود.نتیجهگیری: در این تحقیق، از عصاره پوست بادمجان برای ساخت فیلم نانوسلولزی حساس به pH، استفاده شده است. در استخراج عصاره، از نظر مقدار آنتوسیانین حاصل، روش با اسید فرمیک، بر روش بدون آن، برتری داشت. فیلم نانوسلولزی ساخته شده، در مجاورت گوشت فاسد، تغییر رنگ داده و به رنگ زرد مایل به سبز در آمد. نتایج حاصله نشان از افزایش درجه کریستالیته، در اثر برهمکنش بین اجزای فیلم دارد. خود عصاره نیز در pH اسیدی، به رنگ قرمز و در pH قلیایی، به رنگ قهوهای مایل به سبز درآمد. درنهایت مشخص گردید، با استفاده از تغییر رنگ مشهود فیلم نانوسلولزی زیستتخریبپذیر مذکور، میتوان بهطور چشمی از وضعیت ماده غذایی داخل بستهبندی، اطلاع پیدا کرد.
تبدیل مکانیکی چوب و اتصالات چوبی
تبدیل مکانیکی چوب و اتصالات چوبی
وحید سخندان؛ حمیدرضا منصوری؛ محمد دهمرده قلعه نو؛ محمد شمسیان
چکیده
سابقه و هدف: سازههای چوبیِ تاریخی بهوضوح، هویت، معماری، فرهنگ و سبک زندگی مردمِ یک دوره از تاریخ را به تصویر میکشد و بهعنوان گنجینهای گرانبها در اختیار نسلهای بعد قرار میگیرد. ازاینرو، از همگسیختگی اتصالات سازههای چوبی تاریخی، مشکل بزرگی برای حفظ این آثار ارزشمند در مدت طولانی است. این پژوهش باهدف اصلاح ...
بیشتر
سابقه و هدف: سازههای چوبیِ تاریخی بهوضوح، هویت، معماری، فرهنگ و سبک زندگی مردمِ یک دوره از تاریخ را به تصویر میکشد و بهعنوان گنجینهای گرانبها در اختیار نسلهای بعد قرار میگیرد. ازاینرو، از همگسیختگی اتصالات سازههای چوبی تاریخی، مشکل بزرگی برای حفظ این آثار ارزشمند در مدت طولانی است. این پژوهش باهدف اصلاح و تقویت چسب پلی وینیل استات (PVAc) با استفاده از الیاف نانوسلولزی (NFC) و نانوالیاف شیشه (GNF) جهت بهبود اتصالات کام و زبانه در سازههای سنتی گرهچینی چوبِ راش انجام شده است.
مواد و روشها: در این تحقیق، بهمنظور مطالعه تأثیرات میزان تقویتکنندهها بر خواص چسب PVAc، نانوالیاف سلولزی و نانوالیاف شیشه در سه سطح مختلف شامل 0، 3 و 6 درصد بر مبنای وزن خشک چسب در قالب 9 تیمار (هر تیمار با 3 تکرار) مورد بررسی قرار گرفتند. اتصال کام و زبانه با استفاده از چسب پلی وینیل استات بدون نانوالیاف سلولزی و نانوالیاف شیشه بهعنوان نمونههای شاهد در نظر گرفته شد. پس از آمادهسازی نمونهها، آزمونهای کمی و کیفی شامل مقاومت کششی، مقاومت به خمش (مدولگسیختگی و مدولالاستیسیته)، آزمون کُهنگی تسریعشده و طیفسنجی FTIR انجام گرفت.
نتایج: بر طبق نتایج، اختلاف معنیداری بین تیمارهای موردمطالعه ازنظر میزان مقاومت کششی و مقاومت به خمش (مدولگسیختگی و مدولالاستیسیته) وجود داشت (05/0>P). در بین تیمارهای موردمطالعه، بیشترین میزان مقاومت کششی (MPa 9/13)، مدولگسیختگی (MPa 5/130) و مدولالاستیسیته (MPa 36/11785) در تیمار PVAc اصلاحشده حاوی 3 درصد نانوالیاف سلولز و 3 درصد نانوالیاف شیشه مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج بهدستآمده تفاوت معنیداری بین تیمارهای موردمطالعه ازنظر میزان کُهنگی تسریعشده نشان داد (05/0>P). کمترین میزان کهنگی تسریعشده در تیمار PVAc اصلاحشده با 3 درصد نانوالیاف سلولز و 3 درصد نانوالیاف شیشه (0/4) مشاهده گردید که نشان داد افزودن نانوالیاف سلولز و نانوالیاف شیشه به چسب PVAc باعث کاهش میزان کهنگی تسریعشده در محل اتصالات میشود. طیفسنجی FTIR نشان داد که با وارد شدن نانوالیاف سلولزی به داخل ماتریس پلی وینیل استات (PVAc)، بین گروههای هیدروکسیلی (OH) زنجیرههای پلیمری و گروههای هیدروکسیلی نانوسلولز پیوند هیدروژنی بهوجود میآید که موجب تشکیل شبکههای سهبُعدی منسجم و یکپارچه میشود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که با افزودن نانوالیاف سلولزی در سطح 3 درصد و نانوالیاف شیشه در سطح 3 درصد به چسب PVAc، خواص مکانیکی اتصالات در سازههای چوبی راش افزایش مییابد. با توجه به این موضوع، استفاده ترکیبی از نانوالیاف سلولزی (NFC) و نانوالیاف شیشه (GNF) بهمنظور بهبود خواص مقاومتی اتصالات در سازههای چوبی سنتی توصیه میشود.
خمیر کاغذ و کاغذ
نانو کامپوزیت
شقایق رضانژاد؛ نورالدین نظرنژاد؛ حسین رسالتی؛ سید مجید ذبیحزاده
چکیده
سابقه و هدف: کربوکسی متیل سلولز جزو مشتقات اتری سلولز محسوب میشود و بهطور گستردهای در صنایع مختلف به کار میرود. این ماده یکی از مهمترین و پرکاربردترین مشتقات سلولزی است که به دلیل دارا بودن گروههای کربوکسی متیل و هیدروکسیل بهعنوان بستر تولید مواد مرکب در پژوهشهای زیادی مورد توجه قرار گرفته است. میتوان از کربوکسی ...
بیشتر
سابقه و هدف: کربوکسی متیل سلولز جزو مشتقات اتری سلولز محسوب میشود و بهطور گستردهای در صنایع مختلف به کار میرود. این ماده یکی از مهمترین و پرکاربردترین مشتقات سلولزی است که به دلیل دارا بودن گروههای کربوکسی متیل و هیدروکسیل بهعنوان بستر تولید مواد مرکب در پژوهشهای زیادی مورد توجه قرار گرفته است. میتوان از کربوکسی متیل سلولز بهعنوان بستر جهت تولید ترکیبات مغناطیسی سلولز نیز بهره برد. مواد مغناطیسی مانند اکسید آهن قادر به تشکیل پیوندهای مؤثری با گروههای هیدروکسیل موجود در کربوکسی متیل سلولز و تولید کامپوزیت مغناطیسی با ویژگی زیست تخریبپذیری هستند. هدف از این پژوهش، ساخت و بررسی ویژگی مغناطیسی در کامپوزیت زیستی حاصل از کربوکسی متیل سلولز و سپس پوششدهی آن روی سطح کاغذ است.
مواد و روشها: در این پژوهش جهت تولید کامپوزیت زیستی مغناطیسی از کربوکسی متیل سلولز بهعنوان بستر استفاده شد. از فرآیند سنتز درجا، جهت تولید کامپوزیت زیستی استفاده شد. در این فرآیند نمکهای آهن (4 و 6 آبه) و کربوکسی متیل سلولز در محیط آبی و در محیط نیتروژن باهم مخلوط شدند، سپس با افزودن هیدروکسید آمونیوم تا pH 11، ذرات اکسید آهن (مگنتیت) روی کربوکسی متیل سلولز تشکیل شد. جهت تکمیل واکنشها و بازدهی تولید بیشتر ذرات مغناطیسی، مواد به مدت 1 ساعت در دمای 40 درجه سانتیگراد در حمام آب گرم همزده شد. با استفاده از الیاف کرافت تجاری کاغذ دستساز 5 ± 120 گرمی تهیه گردید و سپس با کامپوزیت زیستی مغناطیسی پوشش داده شد. مواد مغناطیسی سنتز شده و کاغذ پوشش داده شده با کامپوزیت زیستی مغناطیسی با پراش اشعه ایکس مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه ذرات مغناطیسی اکسید آهن با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ریختشناسی و ویژگیهای سطحی ذرات مغناطیسی، کامپوزیت زیستی مغناطیسی، الیاف و کاغذ پوشش داده شده با میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. ویژگی مغناطیسی نمونهها با دستگاه مغناطیسسنج ارتعاشی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین ویژگیهای مقاومتی کاغذ پوشش داده شده، با آزمونهای مقاومت کششی، مقاومت به پاره شدن، جذب آب و مقاومت به عبور هوا بررسی شد.
نتایج: نتایج آزمون مغناطیسی نشان داد که در فاز اول، کامپوزیت زیستی مغناطیسی با موفقیت آمادهسازی شد و نمونه خاصیت فرا پارا مغناطیس از خود نشان داد. بالاترین مقدار اشباع مغناطیسی در نمونه اکسید آهن حدود emu/g 25 بود. همچنین کامپوزیت زیستی مغناطیسی کربوکسی متیل سلولز، اشباع مغناطیسی حدود emu/g 4 داشت. نتایج حاصل از بررسی میکروسکوپی اکسید آهن، شکل ظاهری آنرا بهصورت ساختار مکعبی شکل یکنواخت نشان داد. شکلگیری این ساختار به دلیل تجمع ذرات با یکدیگر است. بعلاوه درگیری مکانیکی و اتصال کامپوزیت زیستی مغناطیسی با کاغذ مشاهده گردید. همچنین بررسی میکروسکوپی اندازه ذرات نشان داد که بیشترین فراوانی اندازه ذرات، 45 نانومتر است. نتایج بررسی ویژگیهای مقاومتی کاغذ نشان داد که پوششدهی با ماده مغناطیسی سبب کاهش شاخص مقاومت به پارگی و کشش شد. مقاومت به عبور هوا در نمونههای کاغذهای پوشش داده شده در مقایسه با نمونه شاهد افزایش نشان داد. بر اساس نتایج مربوط به آزمون کاب (جذب آب)، کمترین میزان جذب آب مربوط به نمونه کاغذ پوشیده شده با کامپوزیت زیستی مغناطیسی کربوکسی متیل سلولز است. در الگوی پراش اشعه ایکس مربوط به نمونه اکسید آهن، پنج پیک مهم در زوایای 2 تتای 35، 41، 50، 67 و 74 درجه ظاهر شد که مربوط به ماده اکسید آهن میباشند.
نتیجهگیری: هدف از این تحقیق، ایجاد و بررسی ویژگی مغناطیسی در کامپوزیت زیستی حاصل از کربوکسی متیل سلولز و سپس پوششدهی آن روی سطح کاغذ است. لذا آزمایشها در 2 مرحله انجام شد. در مرحله اول کامپوزیت زیستی مغناطیسی کربوکسی متیل سلولز با فرآیند سنتز درجا با نمکهای آهن تولید شد. در فاز دوم با استفاده از الیاف تجاری کرافت، کاغذ دستساز تهیه و پوششدهی شد. نتایج حاصل از آزمون نمونههای تهیه شده نشان داد که تولید کامپوزیت زیستی مغناطیسی با موفقیت انجام شد. همچنین کاغذ پوشش داده شده با این ماده دارای خاصیت مغناطیسی است.
مقاله پژوهشی
خمیر کاغذ و کاغذ
اسماعیل رسولی گرمارودی؛ امید اسمعیلی؛ سید رحمان جعفری پطرودی
چکیده
سابقه و هدف: توجه بـه خـواص مقـاومتی کاغـذ در حـین تولیـد و مصرف آن، همیشه بهطور ویژه مدنظر کاغذسـازان بوده است. در مورد خمیر NSSC برای تولید کاغذهای کنگرهای و یا ترکیب در تولید انواع کاغذ لاینر، حفظ مقاومت و تولید مستمر آن بسیار حائز اهمیت است. استفاده از کاغذهای بازیافتی بهصورت خالص و یا در ترکیب با کاغذهای بکر نشان داده است که ...
بیشتر
سابقه و هدف: توجه بـه خـواص مقـاومتی کاغـذ در حـین تولیـد و مصرف آن، همیشه بهطور ویژه مدنظر کاغذسـازان بوده است. در مورد خمیر NSSC برای تولید کاغذهای کنگرهای و یا ترکیب در تولید انواع کاغذ لاینر، حفظ مقاومت و تولید مستمر آن بسیار حائز اهمیت است. استفاده از کاغذهای بازیافتی بهصورت خالص و یا در ترکیب با کاغذهای بکر نشان داده است که خواص مقاومتی کاغذهای حاصل کاهش مییابد. لذا، برای استفاده از کاغذ بازیافتی، چه بهصورت خالص و چه بهصورت ترکیب با خمیر بکر، لازم است تمهیداتی در جهت بهبود کیفیت کاغذ نهایی در نظر گرفته شود.
مواد و روشها: این تحقیق جهت بررسی اثر استفاده از روشهای اکسیداسیون با دو ماده پروکسید هیدروژن و هیپوکلریت جهت پایش ویژگیهای خمیر مقوای کنگرهای با ترکیب دو خمیر NSSC و OCC انجام شد. در این تحقیق ابتدا خمیرهای مورد نظر با استفاده از پروکسید هیدروژن و هیپوکلریت سدیم به نسبتهای مختلف اکسیدشده و سپس طبق استاندارد TAPPI از آنها کاغذهای دستساز حدود 127 گرم بر مترمربع ساخته شد. در پایان، کاغذهای مذکور ازنظر ویژگیهای فیزیکی نظیر مقاومت به جذب آب و مقاومت به عبور هوا؛ و ویژگیهای مقاومتی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایج: تیمارهای شاهد دارای ویژگی مقاومت به جذب آب بالاتری هستند و با تیمار اکسیداسیون خمیرها از مقدار آن کم میشود. کاغذهای حاصل از خمیرهای اکسیدشده با هیپوکلریت در مقایسه با پروکسید از مقاومت به عبور هوای بالاتری برخوردارند. از این نظر، کاغذ حاصل از تیمار خالص OCC دارای کمترین مقاومت به عبور هواست. کاغذهای حاصل از خمیرهای اکسیدشده با پروکسید از شاخص پارگی بالاتری برخوردار میباشند. لذا، به نظر میرسد که پروکسید در مقایسه با هیپوکلریت ازنظر ویژگی پارگی ترجیح دارد. در بیشتر موارد کاغذهای حاصله از تیمار هیپوکلریت دارای شاخص کشش بالاتری هستند. با استفاده از اکسیداسیون با هیپوکلریت، مقاومت به تا شدن الیاف بیشتر میشود. ازنظر میزان مقاومتهای CMT، RCT و CCT، فرایندهای اکسیداسیون ترکیبی بهویژه در تیمارهای حاوی الیاف بلند اثرگذاری بیشتری داشتهاند. اثر اکسیداسیون با پروکسید و هیپوکلریت بر روی میزان مقاومت لهیدگی سطح کاغذ در کاغذهای NSSC و OCC کاملاً متفاوت و در جهت عکس هم عمل میکنند. ولی در تیمارهای ترکیبی CMT بیشتری حاصل میشود. اثر هر دو اکسیدکننده بر ویژگی مقاومت به لهیدگی حلقهای (RCT) در کاغذهای NSSC و OCC در تیمارهای خالص سیر صعودی داشته و در حالت ترکیبی باعث کاهش RCT در کاغذها میشود. اثر اکسیداسیون با هیپوکلریت در ویژگی مقاومت به لهیدگی لبه کاغذ (CCT) در مقایسه با پروکسید بیشتر بوده است.
نتیجه گیری: استفاده از تیمار اکسیداسیون با پروکسید برای کلیه خمیرها باعث میشود که کاغذهای حاصله از شاخص پارگی بالاتری برخوردار باشند؛ اما در استفاده از هیپوکلریت ویژگیهای مقاومتی متأثر از پیوند بین الیاف نظیر مقاومت کشش و مقاومت به تا شدن بیشتر بهبود پیدا کردهاند. ازنظر ویژگیهای مقاومتی نظیر مقاومت CMT، RCT و CCT، ترکیب تیمارهای پروکسید و هیپوکلریت به همراه الیاف بلند اثرگذاری بیشتری داشتهاند. لذا، با توجه به اهمیت این ویژگیها در تولید کاغذ کنگرهای پیشنهاد میشود این تیمارها در اولویت توجه قرار گیرند.
مقاله پژوهشی
شیمی چوب
مریم احمدی؛ سید مجید ذبیح زاده؛ نورالدین نظرنژاد؛ قاسم اسدپور؛ پوریا بی پروا
چکیده
سابقه و هدف: عصاره گیاهان حاوی مواد آنتیاکسیدانی است که به دلیل اهمیت بالای این مواد، مطالعه و بهرهبرداری از آنها در علوم و صنایع مختلف بهطور فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین گروههای مواد موجود در عصاره گیاهان، ترکیبات فنولی هستند. این ترکیبات علاوه بر خاصیت آنتیاکسیدانی، کاربردهای متعددی در صنایع ...
بیشتر
سابقه و هدف: عصاره گیاهان حاوی مواد آنتیاکسیدانی است که به دلیل اهمیت بالای این مواد، مطالعه و بهرهبرداری از آنها در علوم و صنایع مختلف بهطور فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین گروههای مواد موجود در عصاره گیاهان، ترکیبات فنولی هستند. این ترکیبات علاوه بر خاصیت آنتیاکسیدانی، کاربردهای متعددی در صنایع مختلف دارند. تاکنون گیاهان گوناگونی برای استخراج عصارههای گیاهی مورد بررسی قرار گرفتهاند. زیتون تلخ، یکی از گونههای چوبی، حاوی مواد آنتیاکسیدانی است. در این پژوهش، عصاره موجود در چوب درون و چوب برون زیتون تلخ استخراج شد و ترکیبات استخراجشده شناسایی گردیدند. همچنین، ویژگیهای آنتیاکسیدانی این ترکیبات مورد آزمون قرار گرفتند. این مطالعه میتواند اطلاعات ارزشمندی در خصوص کاربرد بالقوه ترکیبات آنتیاکسیدانی حاصل از زیتون تلخ در صنایع مختلف ارائه دهد.مواد و روش ها: ابتدا چوب درون و چوب برون گونه زیتون تلخ از یکدیگر جدا شدند و با استفاده از آسیاب آزمایشگاهی، خرد شدند. ذرات با اندازه مش 60 با استفاده از الک آزمایشگاهی جداسازی شدند. پیش از انجام عصارهگیری، آرد چوب با استفاده از هگزان پیشاستخراج شد. سه روش مختلف برای عصارهگیری استفاده شد: سوکسوله، غوطهوری و التراسونیک. در هر سه روش، 10 گرم آرد چوب بهعنوان ماده اولیه استفاده گردید. در روش سوکسوله، مواد اولیه در کارتوش ریخته شد، سپس کارتوش حاوی آرد چوب در بالن حاوی 250 میلیلیتر اتانول قرار گرفت. سیستم سوکسوله نصب شد و پس از اولین سیفون، نمونهها به مدت 6 ساعت تحت حرارت قرار گرفتند تا فرآیند عصارهگیری کامل شود. در روش غوطهوری، نمونهها بهمدت 24 ساعت در 250 میلیلیتر اتانول با استفاده از همزن مغناطیسی و در دمای 40 درجه سانتیگراد هم زده شدند. در روش التراسونیک آرد چوب به همراه 100 میلیلیتر اتانول در بشر ریخته شد. مخلوط حاصل در دمای 40 درجه سانتیگراد و طی دو بازه زمانی 3 دقیقهای (در مجموع 6 دقیقه) با فرکانس 20 کیلوهرتز و دامنه 50 درصد تحت تیمار قرار گرفت. ترکیبات موجود در عصارههای حاصل از هر سه روش با استفاده از GC-MS شناسایی شدند. مقدار ترکیبات فنولی و فلاونوئیدی عصارهها نیز اندازهگیری شد. علاوه بر این، فعالیت آنتیاکسیدانی عصارهها با استفاده از روش DPPH مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج: بررسی درصد مواد استخراجی پیش از پیشاستخراج با هگزان نشان داد که مقدار مواد استخراجی موجود در چوب درون بیشتر از چوب برون است. پس از عصارهگیری با سه روش مختلف، اندازهگیری مجدد درصد مواد استخراجی نشان داد که بیشترین مقدار مواد استخراجی در چوب برون و با استفاده از روش سوکسوله بهدست آمد.آنالیز ترکیبات عصارههای حاصل از چوب درون و چوب برون گونه زیتون تلخ با GC-MS نشان داد، در روش سوکسوله، متوکسی فنول بیشترین ترکیب فنولی شناساییشده در هر دو بخش چوب بود. در روش غوطهوری، بتا-سیتوسترول در چوب درون و متیل فنول در چوب برون بیشترین مقدار را داشتند. در روش التراسونیک، ایمیدازولیدیندیون بیشترین درصد ترکیب استخراجشده در چوب درون و بتا-سیتوسترول در چوب برون بود. بیشترین مقدار ترکیبات فنولی در عصاره استخراجشده از چوب برون با استفاده از روش سوکسوله و با میزان 45865/0 میکروگرم گالیک اسید بر میلیگرم ثبت شد. بیشترین مقدار فلاونوئید نیز در عصاره استخراجشده از چوب برون با استفاده از روش سوکسوله و با میزان 493172/0 میلیگرم کوئرستین بر گرم وزن خشک بهدست آمد. ارزیابی فعالیت آنتیاکسیدانی نشان داد که عصاره استخراجشده از چوب درون با استفاده از روش غوطهوری بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی را داشت.نتیجه گیری: هدف این پژوهش، بررسی عصارهگیری از چوب درون و چوب برون گونه زیتون تلخ و ارزیابی تأثیر سه روش مختلف استخراج شامل سوکسوله، غوطهوری و التراسونیک بر میزان عصاره استخراجشده بود. علاوه بر این، ویژگی آنتیاکسیدانی عصارههای استخراجشده با این روشها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ترکیبات فنولی، بیشترین مقدار از مواد استخراجشده در عصارههای حاصل از چوب درون و چوب برون این گونه را تشکیل میدهند. همچنین، روش سوکسوله بالاترین بازدهی را در استخراج ترکیبات فنولی و فلاونوئیدی از چوب برون داشت، در حالی که روش غوطهوری، بالاترین فعالیت آنتیاکسیدانی را در عصاره استخراجشده از چوب درون نشان داد. این یافتهها نشان داد که انتخاب روش مناسب عصارهگیری میتواند بر مقدار و نوع ترکیبات استخراجشده و ویژگیهای آنتیاکسیدانی آنها تأثیر بگذارد. این موضوع میتواند اطلاعات ارزشمندی برای استفاده از ترکیبات آنتیاکسیدانی در کاربردهای صنعتی و دارویی ارائه دهد.